الو؟ منزل خداست؟ این منم مزاحمی که آشناست هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟ الو .... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟ چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟ اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاستدل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
ملولان همه رفتند درِ خانه ببندید بر آن عقلِ ملولانه همه جمع بخندید
به معراج برآیید چو از آل رسولید رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید
چو او ماه شکافید، شما ابر چراییدچو او چست و ظریفست شما چون هلپندید
ملولان به چه رفتید که مردانه در این راه چو فرهاد و چو شداد دمی کوه نکندیدچو مه روی نباشید
ز مه روی متابیدچو رنجور نباشید سر خویش مبندید چنان گشت و چنین گشت چنان راست نیایدمدانید
که چونید مدانید که چندیدچو آن چشمه بدیدید چرا آب نگشتیدچو آن خویش بدیدید
چرا خویش پسندیدچو در کان نباتید ترش روی چراییدچو در آب حیاتید چرا خشک و نژندید
چنین برمستیزید، ز دولت مگریزیدچه امکان گریز است که در دام کمندیدگرفتار کمندید
کز او هیچ امان نیستمپیچید مپیچید بر استیزه مرندیدچو پروانه جانباز بسایید
بر این شمعچه موقوف رفیقید چه وابسته بندیداز این شمع بسوزید، دل و جان بفروزید
تن تازه بپوشید چو این کهنه فکندیدز روباه چه ترسید شما شیرنژادیدخر لنگ چرایید
چو از پشت سمندیدهمان یار بیاید در دولت بگشایدکه آن یار کلیدست
شما جمله کلندیدخموشید که گفتار فروخورد شما راخریدار چو طوطیست شما شکر و قندید