دل نوشته یک دختر رو 10000تومانی
پشت ده هزار تومانی نوشته بود:
پدر معتادم برای همین پولی که پیش توست یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...
خدایا چقدر میگیری...!!که بگذاری شب اول قبر قبل از اینکه تو ازم سوال کنی من یه چیزایی ازت بپرسم؟
دل نوشته یک دختر رو 10000تومانی
پشت ده هزار تومانی نوشته بود:
پدر معتادم برای همین پولی که پیش توست یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...
خدایا چقدر میگیری...!!که بگذاری شب اول قبر قبل از اینکه تو ازم سوال کنی من یه چیزایی ازت بپرسم؟
چه اندازه خدا نزدیک است! و به قول سهراب:
پای آن شب بوهاست
نفس گرم خدارا هر روز
پشت پرچین دعا میشنویم...
چه دقیق آمده ایم
خانه دوست همین جاست
همین نزدیکی است...
به گمانم پشت دیوار نگاه من و توست
بخدا هیچ دلی تنها نیست...
دخترک با بغض پاسخ داد:چگونه فراموشت کنم در حالی که...
.
.
.
.
.
اسم تو پسورد ایمیل من است؟!
چشمان پسر پر از اشک شد . . .
.
.
.
.
.
پسرک سریع به خانه برگشت ، ایمیل دختر را دزدید و با دوست های او دوست شد!
ینی انقد بیشورن بعضی پسرایا(بلانسبت خودم و بروبچ بیاتویونی)
لعنت به این پول
1392/04/23 - 16:06 ( لايک توسط 1 کاربر )