یافتن پست: #خانه

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


نعره هیچ شیری خانه چوبی مرا خراب نمی کند، من از سکوت موریانه ها می ترسم.


دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 22:38
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
تنهایی

زنی است در انتهای شب

تنهایی

تندیس سرباز گمنام است

در میدان خالی

تنهایی

صدایی بی صورت است

بر مغناطیس فضا

تنهایی

خاطره ای گمشده

میان غریبه هاست

تنهایی

قوچ غمگینی است

که از نژادش

شاخ هایی بر دیوار مسافر خانه ها

باقی است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:25
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
هر گوشه از خانه بوی تن توست

و تیک تیک ساعت شماته دار

به جای تو حرف میزند

و شکوه دارد از نبودنه تو

و ببین

من دیوانه وار پشت این

نقاب سکوت

سکنا گزیدم .
آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/26 - 12:38]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:15
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد


به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد


در این بازار عطاران مرو هرسو چو بیکاران


به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد


ازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس


یکی قلبی بیارایدتو پنداری که زر دارد


تو را بر در نشاند او به طراری که می آید


تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین


که هر دیگی که میجوشد درون چیز دیگری دارد


نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد


نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد


بنال ای بلبل مستان ازیرا ناله مستان


میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد


آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/25 - 20:38]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:36
+5
sara
sara
حاج اقا در راه بازگشت از حج بود که
در خیابان کودک فقیری را دید که غذایش را با سگی گرسنه تقسیم میکند
نزدیک رفت و پرسید :
چرا غذایت را به این حیوان نجس میدهی ?
کودک سگ را بوسید و گفت :
از نظر من هیچ حیوانی نجس نیست
این سگ نه خانه دارد نه غذا دارد هیچ کس را ندارد اگر من کمکش نکنم میمیرد

حاج اقا گفت :
سگ بی خانمان در همه جا وجود دارد ایا تو میتوانی همه انها را از مرگ نجات دهی؟
ایا تو میتوانی جهان را تغییر دهی؟

پسر نگاهی به سگ کرد و گفت :
کاری که من برای این سگ میکنم تمام جهانش را تغییر میدهد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 11:25
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
پـسری باخانوادش دعواش شدو از خانه زد بیرون و رفت خونه یکی از دوستاش یکماه موند...

بعد از یک ماه دختری را سرکوچه میبیند و بهش تیکه میندازد

یکی از دوستاش میگه میدونی این کی بود ؟!!!!!!!!

میگه نه!!

میگه این خواهر همون رفیقت بود که تو یه ماه خونشون بودی . ...

عذاب وجدان میگیره میره خونه رفیقش ؛ رفیقش داشت مشروب میخورد

به رفیقیش میگه : ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی نمی دونستم خواهرتو بود !

دوستش پیکشو میبره بالا میگه به سلامتی رفیقی که یه ماه خونمون خورد ,خوابید

ولی خواهرمو نشناخت!!
15 دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 02:41
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خـــــاک
نقاش ازل بهر چــــــه آراست مـــرا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 10:51
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ماندم به خماری که شراب تو بجوشد
پس مست شود در خم و از خود بخروشد
آنگه دو سه پیمانه از آن می که تو داری
با من به بهایی که تو دانی بفروشد
مستم نتوانست کند غیر تو بگذار
صد باده به جوش اید و صد بار بکوشد
وقتی که تو باشی خم و خمخانه تهی نیست
بایست دعا کرد که سرچشمه نخوشد
مستی نبود غایت تأثیر تو باید
دیوانه شود هر که شراب تو بنوشید
مستوری و مست تو به یک جامه نگنجد
عریان شود از خویش تو را هر که بپوشد
خاموش پر از نعره ی مستانه ی من ! کو
از جنس تو گوشی که سروش تو نیوشد ؟
تو ماده ی آماده دوشیدنی اما
کو شیردلی تا که شراب از تو بدوشد ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 18:50
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani



در این خانه ی متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد

کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم

و من چون شمع می سوزم

و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

و من گریان و نالانم

و من تنهای تنهایم

درون کلبه ی خاموش خویش اما

کسی حال من غمگین نمی پرسد

و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم

درون سینه پر جوش خویش ، اما

کسی حال من تنها نمی پرسد

و من چون تک درخت زرد پاییزم

که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او

و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند




دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 16:24
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

این را همیشه بخاطر داشته باش

دنیا قشنگ نیست!!!

آدم ها مثل رودخانه ها جاریند

زلال که باشی سنگهایت را می بینند برمیدارند

ونشانه می گیرند درست به سمت خودت

با این وجود باز هم زلال باش این فرق رودخانه است بامرداب....


دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 16:15
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ