میگه کمتر برو اینترنت !!!
خواستم بگم اگهدردی،مرضی،سرطانی چیزی دارین بگین از مامانم بپرسم دلیلش چیه !!!
به قدمت تاریخ
با اسراری دیریاب
لگدکوب سواران روم و ترک و عرب و مغول
اما نه مغلوب
که چیرۀ اعصار ماییم
جویبارهای خُرد
در دل اقیانوس فنا شدند
در خاکی که
تمامی تاریخ را ایستادگی کرده ست
حتی مردن ما هم باید ایستاده باشد
نام ما مرگ را جواب کرده است.
از این شب های بی پایان، چه می خواهم به جز باران
که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...
به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،
دریغ از لکه ای ابری که باران را به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند نه همدردی،
نه دلسوزی، نه حتی یاد دیروزی... هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،
میان کوچه های سرد پاییزی تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟
ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم ببار امشب!
من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم.
ببار امشب که تنها آرزوی پاک این دفتر گل سرخی شود روزی!
ودیگر من نمی خواهم از این دنیا نه همدردی،
نه دلسوزی، فقط یک چیز می خواهم!
و آن شعری به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...