یافتن پست: #درد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من زن هســـتم و تو مـــــرد
اما نگـــــران نباش ! به کســــی نخــــواهم گفت که در پس مشکلات و درد هاییکه
تو برایم ساختی و تحـــــمل کـردم.............
در پس نامردی و نامهــــــربانی دیدم و دم نزدم......
در پس بی معرفتی هایی که دیدم و معــرفت به خــــرج دادم...
من مـــــردتر بودم!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 17:59
+3
roya
roya

حرف دلت رو امروز بزن !ء


اگر امروز گفتی ...ء


اسمش "حرف دل" است


اگر نگفتی ...ء


فردا می شود" درد " دلت...ء

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 14:37
+6
saman
saman
ولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی 
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس     
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 13:20
+4
saman
saman
غم زمانه خورم يا فراق يار كشم به طاقتي كه ندارم كدام بار كشم
نه قوتي كه توانم كناره جستن از او نه قدرتي كه به شوخيش در كنار كشم

نه دست صبر كه در آستين عقل برم نه پاي عقل كه در دامن قرار كشم

ز دوستان به جفا سيرگشت مردي نيست جفاي دوست زنم گرنه مردوار كشم

چو ميتوان به صبوري كشيد جور عدو چرا صبور نباشم كه جور يار كشم
شرابخوردة ساقي ز جام صافي وصل ضرورت است كه درد سر خمار كشم
گلي چو روي تو گر در چمن به دست آيد كمينه ديده سعديش پيش خار كشم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 12:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تنهای بی سنگ صبور/خونه ی سردوسوت و کور
توی شبات ستاره نیست/موندیو راه چاره نیست
اگرچه هیچکس نیومد/سری به تنهاییت نزد
اما تو کوهه درد باش/طاقت بیارو مرد باش
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 12:08
+3
be to che???!!
be to che???!!
3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 12:01
+4
saman
saman
نه طريق دوستان است و نه شرط مهرباني كه به دوستان يكدل سر دست برفشاني

دلم از تو چون برنجد كه به رحم در نگنجد كه جواب تلخ گويي تو بدين شكردهاني
نفسي بيا و بنشين سخني بگو و بشنو كه به تشنگي بمردم در آب زندگاني

غم دل به كس نگويم كه بگفت رنگ رويم تو به صورتم نگه كن كه سرايرم بداني

عجبت نيايد از من سخنان سوزناكم عجب است اگر نسوزم چو به آتشم نشاني

نه خلاف عهد كردم كه حديث جز تو گفتم همه بر سر زبانند و تو در ميان جاني

اگرت به هركه دنيا بدهند حيف باشد و گرت به هرچه عقبي بخرند رايگاني

تو نظير من ببيني و بديل من بگيري عوض تو من نيابم كه به هيچ كس نماني
نه عجب كمال حسنت كه به صد زبان بگويم كه هنوز پيش ذكرت خجلم ز بي زباني

دل عارفان ربودند و قرار پارسايان همه شاهدان بصورت، تو بصورت و معاني

مزن اي عدو به تيرم كه بدين قدر نميرم خبرش بگو كه جانم بدهم به مژدگاني
مده اي رفيق پندم كه به كار در نبندم تو ميان ما نداني كه چه ميرود نهاني

بت من چه جاي ليلي كه بريخت خون مجنون اگر اين قمر ببيني دگر آن سمر نخواني

دل دردمند سعدي ز محبت تو خون شد نه به وصل ميرساني نه به قتل ميرهاني
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺧـــــــﺪﺍﯾﺎ !

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ !

ﺣﺮﻓﻬﺎﯾــﻢ !

ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺷﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ !

اما تو به حساب درد و دل بگذار


و نگذار این رشته پاره شود ….
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:15
saman
saman
 همه ی زندگیمون درد

همه ی زندگیمون غم



جلوی آینه نشستم



وسط فکرای درهم



واسه چی ادامه میدم ؟



نمی دونم یا نمی گم



دیگه هیچ فرقی نداره



بغل ِ تو با جهنم



جلوی آینه نشستم



خوابم و بیدارم انگار



پشت سر کابوس رفتن



روبروم دیواره دیوار



پشت سر حلقه ی آتیش



روبروم یه حلقه ی دار



غم ِ اولین سلام و آخرین خدانگهدار



خسته ام ، یه تیکه سنگم



خالی ام ، یه تیکه چوبم



مثه یه قایق ِ متروک



توی دریای جنوبم



جلوی آینه نشستم



به نبودن مشت می کوبم



دارم از توو پاره می شم



به همه می گم که خوبم!



با تو سرتا پا گناهم



همه چی گندم و سیبه



هوا بدجور سرده انگار



دستای همه توو جیبه



باغمون گل داده اما



هر درختش یه صلیبه



ماهیه بیرون از آبم



حالم این روزا عجیبه



جلوی آینه نشستم



بی سوالم ، بی جوابم



نه چشام وا میشه از اشک



نه می تونم که بخوابم



مثه گنجشک توی طوفان



مثه فریاد زیر آبم



مثه آشفته ی موهات



مثه چشم تو خرابم



داشتی انگاری می ترکید



درد دنیا توو سرم بود



منو توو هوا رها کرد



هر کسی بال و پرم بود



روزای بدم که رفتن



وقت روز بدترم بود



این شبانه ، این ترانه



گریه های آخرم بود


دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 09:00
be to che???!!
be to che???!!

ﺩﺧﺘﺮ ۱۲ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻤﯿﺮ ﺍﻣﺎ
ﺯﺍﭘﺎﺱ ﻋﺸﻖ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﻮ...
ﺧﺐ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﮐﯽ
ﻭﺭﺩﺍﺷﺘﻪ؟

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:38
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ