نفسهايم بي تو، بوي خاكستر سيگار پيرمردي رامي دهد كه به جواني ازدست رفته اش مي انديشد...! اما نه، انگار در نبودنت پيرتراز پيرمردي شده ام كه در زير سايه ي عصايش نشسته و با خدايش حرفها دارد.................................

خدایا!

دستانی را در دستانم قرار بده

که پاهایش با دیگری پیش نرود...!

خدایا.......

دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها............

یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان.............

یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن................

تو هواپیما نشسته بودم ...
بغل دستیم بهم میگه:
من اصن هیچ اعتقادی به اسلام ندارم!
.
.
.
.
.
یهو هواپیما یه تکون خورد گفتش:
یا ابلفضل نوکرتم !!

چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو پس چرا نیستی پیشم؟ نگاه خیس تو کو؟ گوش گوش دوتا گوش ، یه دست باز یه آغوش بیا بگیر قلبمو ، یادم تورا فراموش چوب چوب یه گردن ، جایی نری تو بی من! دق می کنم میمیرم ، اگه دور بشی از من دست دست دوتا پا ، یاد تو مونده اینجا یادت میاد که گفتی ، بی تو نمیرم هیچ جا من؟ من؟ یه عاشق، همون مجنون سابق...

دیدین تو شهربازى اونایى که پاى دستگاه واستادن طورى ژست میگیرن انگارى خودشون مخترع دستگاهن
دکمتو بزن باووووو

رفتم خونه یکی از اقوام که تازه خونه خریدن
گلاب به روتون دوتا دستشویی (توالت) دارن
میگم :ببخشید از کدوم توالت میتونم استفاده کنم؟
برگشته میگه :سرو سرویسه از هر کدوم که میل دارید!!!!!!
فک و فامیله داریم به غرعان
اصن یه وضضضضضییی
منو میگی