یافتن پست: #دست

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
جدیدترین سوال حیف نون: من نمیدونم وقتی تو عروسی میگن به افتخار داماد دست بزنین:دقیقاًبه کجاش دست میزنند که بعدش میگن شله..شله؟!!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:57
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
جالب‌ترین خصوصیات بشر تناقض است!
به شدت عجله داریم بـــــزرگ شـــــویم،
و بعد دلمان برای کودکی از دست رفته‌مان تنگ می‌شود.
برای پول در آوردن خودمان را مریض می‌کنیم،
بعد تمام پولمان را خرج می‌کنیم تا دوباره سالم شویم.
طوری زندگی می‌کنیم که انگار هرگز نمی‌میریم،
و طوری می‌میریم که انگار هرگز زندگی نکرده‌ایم ... !
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:14
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یعنی میــشه ؟
یه روز من و تــــو به هم برسیم ؟؟
بعد مثلا بخوایم بشینیـــم سر سفره ی عقد ..
بعد من همون بار اول تُنـــــــدی بگم
بلــــــــــــه
تو هم بگی مگه هولی :)) من فرار نمیکنم که ... !!
منم بگم غلط کردی بخوای فرار کنی کشتمت ..
اما دلـــــم نمیخواد..
حتی یه لحظه دیگه هم واسه رسید به تـــــــو ..
و مال هم شُدنمون صبــر کنم ..
بلـــــــه .. بلــــــه .. بلــــه
تو هم بگی : الحق که دیونه خودمی عاشقتم
منم بگم زیز لفظیـــــمو بده .. درسته سریع گفتم ..
اما دلیل نمیشه کادومو ندی
تو هم بگی اَی اَی از دست ِ تــو .. بیا عشــقم
تفدیم با عشق به همســـرم
منم بگم : ممنون شوهـــر دوست داشتنی ام
یعنی میشه عشقم؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:59
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مورد داشتیم دختره تو امتحان رانندگی

میخواسته دنده عقب بره

به جای اینکه دستشو بندازه

پشت صندلی انداخته گردنِ افسره.

گواهینامه پایه یک که اومده در خونشون هیچی تا ۵ سال هم جریمه نمیشه…

والا…میگن از محبت خارها گل میشود
=))
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:51
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
هر چیزی رو که دوست نداری میزاره کنار...
دختری که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میده
دختری که وقتی تو یه جمع میرین دستت رو محکم تر میگیره ...
دختری که تو سرما اگه یخ ام بزنه, دستتو ول نمیکنه بزاره تو جیبش
دختری که هیچ کسی جز تو به چشمش نمیاد
دختری که وقتی داری چیزی میگی خیره میشه تو چشمات
دختری که واست نینی میشه جوجو میشه تا تو بخندی همونی که حاضر برات هرکاری بکنه !
این دختر رو نباید اذیت کنی ,
حتی اگه دوسش نداری!!!
حق ندارى اين دخترو اذيت كنى! حق ندارى ...
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:47
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺗﻮ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺯﻧﮓ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﯼ ﺁﺑﺨﻮﺭﯼ
ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺫﺍﺷﺘﻦ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺷﺒﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﺎﻋﺖ ۱۲ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺳﺮ
ﺳﺎﻋﺖ ۱۲ ﺳﺮﻭﺩ ﻣﻠﯽ ﻭ ﭘﺨﺶ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻗﻄﻊ ﻣﯽ ﺷﺪ ….
ﺳﺮ ﺯﺩ ﺍﺯ ﺍﻓﻖ … ﻣﻬﺮ ﺧﺎﻭﺭﺍﻥ !
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﻫﺮﮐﯽ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﻤﻮﻧﻮ ﻧﺸﻮﻧﺶ ﻣﯿﺪﺍﺩﯾﻢ
ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺁﯾﯿﻨﻪ
ﯾﺎﺩﺗﻪ . ﮔﻨﺠﺸﮕﮑﻪ ﺍﺷﯽ ﻣﺸﯽ …. ﻣﯿﻔﺘﯽ ﺗﻮ ﺍﺏ ﺧﯿﺲ ﻣﯿﺸﯽ
ﮐﯽ ﻣﯿﭙﺰﻩ ﺍﺷﭙﺰ ﺑﺎﺷﯽ ….. ﮐﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ حکـــــیم
ﺑﺎﺷــــــــﯽ
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺁﻟﻮﭼﻪ ﻭ ﺗﻤﺮﻩ ﻫﻨﺪﯼ ، ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺁﻻﺳﮑﺎ , ﻫﻤﺸﻮﻥ ﻫﻢ ﻏﯿﺮ
ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ !
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ … ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺟﺰﻭ ﺣﯿﻮﻭﻧﻪ ! ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﺮﺹ
ﺩر ﺍﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺯﻣﺎﻥ !
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺧﻂ ﮐﺸﻬﺎﺋﯽ ﮐﻪ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺭﻭ ﻣﭻ ﺩﺳﺘﻤﻮﻥ ﺩﺳﺘﺒﻨﺪ
ﻣﯽ ﺷﺪ !
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺻﺪ ﺁﻓﺮﯾﻦ ﻣﯽﺩﺍﺩﻥ ﺧﺮ ﮐﯿﻒ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ ﻫﺰﺍﺭ ﺁﻓﺮﯾﻦ
ﮐﻪ ﻣﯽﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻩ ﺧﺮ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻌﻬﺎ ﻣﭻ ﺩﺳﺘﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﮔﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﺑﺎ
ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺑﯿﮏ ﺭﻭﯼ ﺟﺎﯼ ﮔﺎﺯﻣﻮﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ
ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻟﺨﻮﺷﯿﻤﻮﻥ ﺍﺯﻣﻮﻥ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﻧﺪﻩ
ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:35
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی


مادر يعني
.
.
.
.
.
اون فرشته اي که دستاي کوچولوتو ميگيره تاتي تاتي راه رفتن يادت ميده

دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:29
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
فکر کن رفتی حموم
.
.
.
حولت یادت رفته!
.
.
.
داد می زنی: یکی حوله منو از رو تختم بده...
.
.
.
در یکم باز میشه یه دستی حوله رو میده بهت...
.
.
.
می گیری، تشکر می کنی... خودتو خشک می کنی... لباس می پوشی...
.
.
.
دستتو که میذاری رو دستگیره درو باز کنی بیای بیرون یادت میفته همه مسافرتن و تو توخونه تنها بودی...!!!
.
حستو بگوووووووو
1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 18:45
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی


یه روزی میرسه بی اختیار عکسامو نگاه میکنی اشک توی چشمات حلقه میزنه بعد زیر لب با خودت میگی دلم واسه همه دیوونه بازیات لوس بودنت قهر کردنات شیطونیات تنگ شده...


بعد لباستو عوض میکنی میری یه شاخه گل میخری میای پیشم...


وقتی اومدی پیشم زانو میزنی دستاتو مشت میکنی میگی لعنتی پاشو... برگرد...



دیگه نمیتونم بی تو بمونم...
اما فقط با سکوت من مواجه میشی...


از جات پا میشی گل رو میذاری سر خاکم بعد میری
اما بایه دل پرغم !!!!!!!!









‏یه روزی میرسه بی اختیار عکسامو نگاه میکنی اشک توی چشمات حلقه میزنه بعد زیر لب با خودت میگی دلم واسه همه دیوونه بازیات لوس بودنت قهر کردنات شیطونیات تنگ شده...<br />
<br />
بعد لباستو عوض میکنی میری یه شاخه گل میخری میای پیشم...<br />
<br />
وقتی اومدی پیشم زانو میزنی دستاتو مشت میکنی میگی لعنتی پاشو... برگرد...<br />
<br />
دیگه نمیتونم بی تو بمونم...<br />
اما فقط با سکوت من مواجه میشی...<br />
<br />
از جات پا میشی گل رو میذاری سر خاکم بعد میری <br />
اما بایه دل پرغم !!!!!!!!‏




دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 12:00
+1
محمد
محمد
ميخــــــــــوام دعــــــــــــا کنــــــــــــم
نه براي خـــــــودم براي دوستـــــــــاي مجازيم که :
بعضياشون خيلي گرفتــــــــــــارن 
بعضياشون خيلي دلشکستــــــــــــن 
بعضياشون خيلي تنهــــــــــــان 
بعضياشون خيلي نا اميــــــــــــدن 
بعضياشون عاشقــــــــــــن 
خـــــــــداجــــون هـــــواي دلاشــــونوداشتـــــــه باش،
يه دستـــــــى به ســـــروگـــــوش زندگيشون بکش،
نذار حســــــــــــرت به دل بمونن ،
نذار ايمانشــــــــون ضعيــــــف بشه،
دستشــــــــــونو بگيـــــــــــ ــــــــــــر....
خدايــــــــــــا به يگانگيـــــــت قسمت ميــــــــــــدم
نذار آرزوهـــــــــــاشون آرزو بمونــــــــــــه… 
آمین
1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 11:31
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ