یافتن پست: #دست

be to che???!!
be to che???!!
اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید

ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!!

حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده!

تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !

....

تا حالا هر چی التماس کرده دخترای ناز ایرونی که سهله یه وزغ ماده هم تحویلشون نگرفته!!
توی دانشگاه نمره های ماکزیمم دخترا رو دیده و برای اینکه کسی نفهمه آی کیوش در حد کلوخه مجبوره بشینه برای دخترا حرف در بیاره

تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تمیزی و خوشتیپی خواهرش مدام زدند تو سرش

از اینکه با صد نوع مدل موی مختلف و خط ریشای عجیب غریب نمیتونه قیافه مثل اژدهاشویه کم شبیه آدما بکنه به دخترای ایرونی که با آرایش زیباتر میشند حسودی می کنه

می بینه یک نفر تو دنیا پیدا نمیشه که فقط یه بار منتشو بکشه و باید یه عمر ناز کش باشه

می بینه خیلی از مردا و پسرای اطرافش (وحتی خودش) حاضرند با اشاره یه خانم همه چی شونو فدا کنند اون وقته که یه جاش به شدت میسوزه
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:19
+2
be to che???!!
be to che???!!

خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شوند:


1-نوک دماغشون قرمز والبته بزرگ می شود وبه دماغ دختر مورد نظر اهانت می کنند.
2-حرف های قلمبه سلمبه می زنند وور ور وهرهر می خندند(که از علائم جنون است)
3-اگر زمستان باشه گلوله برفی به دختر مورد نظر می زنند(که الهی دستشون بشکنه)
4-اگر تابستان باشه بطری اب معدنی شان را سر دخترها خالی می کنند
5-ادعا می کنند که از دختر ها بدشون می اید
اخه می دونید چیه؟ اگر این کارها را نکنند تابلو می شوند راستی برام نتیجه اخلاقی این مطلب را بنویسید یه لب تاب به برنده اعطا خواهد شد.(اگر برنده پسر باشد یه جوراب نشسته هم افزون بر جایزه خواهیم داد)
سازمان شمارش بی نهایتان پسر های محترم(دور از جان)به عدد575790975432780087664یک رقم اضافه کنید وبرای نفر بعدی ارسال کنید
سازمان شمارش اسکول شدگان

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:16
be to che???!!
be to che???!!

پســـري كه دستشو بدون ترس همه جا دور كمرت حلقه ميكنه، پســري كه موقع رد شدن از چراغ قرمز دستتو محكم تر ميگيره، پســـري كه smsهاش كوتاه اما پر احساسه، اين پســـــــر، . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . انقدر با اين و اون بود كه ديگه حرفه اي شده ... بايد قيدشــــــو بزنی ...


 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 00:03
+5
-1
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
خواستم آرزوهایم را به رخ روزهایم بکشم دیدم تو با روزها دست به یکی کرده ای آنها خودت را دارند و من فقط حسرتت را زبانم بند آمد !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 23:15
+4
xroyal54
xroyal54

سرهنگ: اسمت چیه؟

سرباز: ممد

سرهنگ: این چیه دستت؟

سرباز: تفنگ

سرهنگ: تفنگ؟ این مملکتته, آبروته, زندگیته, شرافتته, خواهرته, مادرته, و ….…… …

سرهنگ رو به سرباز دوم : اسمت چیه؟

سرباز: غضنفر

سرهنگ: این چیه دستت؟
.
.
.
غضنفر: این خواهر و مادر ممده
{-7-}

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:50
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خون دل
مرغی به باغ رفت و یک میوه کند وخورد نگه ز دست چرخ به پایش رسید سنگ خونین به لانه آمد وسر زیر پر کشید غلتید چون کبوتر با بازکرده چنگ بگریست مرغ خرد که برخیزو سرخ کن مانند بال خویش مرا نیز بال و چنگ نالید و گفت خون دل است نه رنگ وزیب صیاد روزگار به من عرصه کرد تنگ آخر تو هم ز لانه پی دانه بر پری از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ در سبز گر روی کندت دست جور پر بر بام گر شوی کندت سنگ فتنه لنگ آهسته میوه بکن از شاخی و برو در باغ و مرغزار مکن هیچگه درنگ میدان سعی و کارشما راست بعد از این ما رفتگان به نوبت خود تاختیم خنگ پروین اعتصامی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:31
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سپید در دور دست قویی پرید بی گاه از خواب شوید غبار نیل ز بال و پرسید لب های جویبار لبریز موج زمزمه در بسترسپید در هم دویده سایه و روشن لغزان میان خرمن دوده شب تاب می فروزد در آذر سپید همپای رقص نازک نی زار مرداب می گشاید چشم تر سپید خطی ز نور روی سیاهی است گویی بر آبنوس درخشد زر سپید دیوار سایه ها شده ویران دست نگاه در افق دور کاخی بلند با مرمر سپید
سهراب سپهری

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:30
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

با توام ، با تو که دستت دست دنیا ساز رنجه با توام با تو که بغضت معنی آواز رنجه اگه یخ باد ستمگر پی قتل عام برگه اگه این باغ برهنه باغ تاراج تگرگه اگه بی پناهی گل رنگ بی پناهی ماست دستتو بذار تو دستم وقت پیوند درختاست رو تن سخت درختا بنویس و دوباره بنویس که شکست یک شقایق مرگ باغ ، مرگ باهار نیست

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:25
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دلی شکسته تر از نای نی لبک دارم یواش! دست نزن! شیشه ام ترک دارد چه قدر وسوسه در چشم انتخاب من است که بر صداقت آیینه نیز شک دارم رفیق! بار غریبی به دوش من ماند ست که احتیاج به یک دوست یک کمک دارم صدا زدم که: به من در قبال سکه ی زخم چه می دهید؟ یکی گفت: من نمک دارم من و تو هردو غریبیم و آشنای سکوت خوشم به این که غمی با تو مشترک دارم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:24
+2
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت....{-15-}


4 دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 18:34
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ