میلی ندارم!
اما بی انصافی است آنطور که مرا ترک کردی
ترکش کنم!
شاید دلی در سینه نحیفش با هر پُک می تپد
اعتراف میکنم هیچگاه سیگارم را ترک نمی کنم!
آتیش داری؟؟؟
وقتی که باز صدای آب / می پیچه توی کوچهها
پُرمیشه از عطر گل ها / انگار تمومِ دنیا
میشکُفه غنچه گلی / در آرزوی زندگی
براش همین کافیه که / بهش بگن تو خوشگلی!
نگاهِ گل به آسمون / یه دَم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست/ دلش رو یک نفس نَبَست
چی شد؟! / چرا این راه ، به سراب است ؟!
این همه،خام و سست و خراب است…
یه روز یکی دید گلَ رو/خواست بچینه تاج سرُ
تیزی تیغ ها رو که دید/ عقلش بهش گفت که نرو
گُلِ به خار گفت که چرا ؟! /نمیشی از من ، توجدا…
برو میخوام تنها باشم / تو خیلی زشتی به خدا!
یه صبح سرد خیلی زود / بوته خار اونجا نبود
باهمه عشقی که داشت / با دلی که شکسته بود
چشمای گل یه وقتی دید / که دستی اونو از شاخه چید
نگاهِ گل هر جا که گشت / بوته خاری رو ندید!
چی شد؟! / چرا این راه به سراب است ؟!
این همه/ خام و سست و خراب است…!
تمام می شوم همی ،به یک اشاره ، این و بس
نمی توان ، نمی شود ، صداست آرزوی من
بگو بگو تو هم نفس ، دعاست آرزوی من
بری ، برم ، تمام می شود وفا
بمان ، بگو ، سراب عشق پاک ِ من
توان نماند ای خدا به دست های خسته ام
به او بگو نمانده است ، تمام می شود جفا
بیا بیا ، صدا بزن ، به اسم ، اسم کوچکم
بگو که بس همین نفس ، بیا به پیش ِ من ، بیا
همین بدان تو ای سراب
مُهر شانه ام ، دمیست خاک گرفته است
بیا و سجده کن همی ، به مُهر های خسته ام
خدای شکر می کنم تورا
دوباره چشمه ای زلال ، دلی سیاه شست و شو کند ...