یافتن پست: #رفته

behzadsadeghi
behzadsadeghi
اﯾﻦ ﺩﻫﻪ ۶٠ ﯾﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻦ ﻣﺎ ﻧﺴﻞ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺍﯾﻤﻮ ﺍﯾﻨﺎ،ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﻦ ﻣﺎ ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﻮﻧﺎﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻥ ﺑﻮﺩﻩ ... ﺳﻮﺳﻮﻻ .... . . . ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺩﻫﻪ ٧٠ﯾﻪ ﮐﻪ ﻧﺼﻒ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻧﺎﯼ ﺟﻮﻭﻧﯿﺸﻮ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ . . .ﻭﺍﻻﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ:|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 14:34
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
گر توانی از محبت حلقه در گوشم کنی

حیف باشد که مرا چون شمع خاموشم کنی                                           

من که از یاد تمام آشنایان رفته ام

وای بر من گر تو هم روزی فراموشم کنی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 11:51
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

به سلامتى اونایى که : هزارتا خاطرخواه دارن ولى دلشون گیر یه بیمعرفته …


دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 23:53
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
انگار یک نفر هست که اصلا نیست" انگار عده ای هستند که نمی ایند شاید کسی در #چشم من است که رفته از چشم نمی دانم..."


دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 23:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چشمانم را بستم فقط چند ثانیه

حس کردم قطره های باران را

چشمانم را باز کردم آری باران گرفته

سرم را رو به آسمان کردم

چند قطره باران ریخت درون چشمانم

پایین را نگاه کردم تا ته خیابان را

هیچ کس نبود فقط از آن دور ها شقایق دست تکان میداد

خوش حال شدم پلک زدم

اما اینبار هیچ کس را ندیدم

فقط کوچه یه تاریکی رو به رویم بود

قلبم شکست آهی کشیدم

نگاهی به دستانم کردم

دستم را به دست دیگر دادم

آههههه

چقدر سرد است دستانم خیلی سرد شده اند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 21:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بابام تازه اسمس زدن یاد گرفته ،
خیلی لفظ قلم اسمس می نویسه ...
مثلن اسمس میده :
«آیا کلاست تمام شد؟»
من جواب میدم :
« آری پدر،هم اکنون بر مرکب مینشینم و بی درنگ به خانه باز میگردم !! »
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 20:36
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عزیز من

معادله ی ما از اول هم اشتباه بود

ما اصرار داشتیم که اعداد فرد بر زوج

بخش پذیر است

اما هیچ دویی سه نمیشود...!!!

دست نوشته های یاسی_بر گرفته از فانوس نامه
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 20:25
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچ اتفاقی نیافتاد....

تنها او از من رد شد

و من از یادش

دست نوشته های یاسی_برگرفته از فانوس نامه
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 20:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم


تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی

از آن بهشت پنهان... دری نمیگشایی

من همه جا پی تو گشته ام

از مه و می نشان گرفته ام

بوی تو را زگل شنیده ام

دامن گل از آن گرفته ام

تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشایی


دل من سر گشته تو.... نفسم آغشته تو......

*****بهزاد ساوانا**** به یاد استاد بزرگ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 19:49
saman
saman

باران گرفته ام به هوای شکفتنت


جاری در امتداد ترک خوردۀ تنت


با اشک های حلقه شده پای گونه هات


با دست های حلقه شده دور گردنت


من متهم به رابطه با واژۀ توام


مظنون به دستکاری گل های دامنت


این گرگ و میش وقت طلوع است یا غروب


در چشم های نیلیِ مایل به روشنت؟!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:33
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ