یافتن پست: #زخمی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاری به کار همدیگر نداشته باشیم باور کنید تک تک آدم ها زخمی‌اند هرکس‌ درد خودش رادارد دغدغه‌ خودش را دارد مشغله‌ی خودش دارد باورکنید ذهن‌ها خسته‌اند قلب‌ها زخمی‌اند زبان‌ها بسته‌اند برای دیگران آرزو کنیم بهترین‌را،راحتی را، همه گم شده‌ایم یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذتبخش شود.آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند.
آدمها در یک لحظه
با یک تلفن
با یک جمله
با یک نگاه
با یک اتفاق
با یک نیامدن
با یک دیررسیدن
با یک "باید برویم"
با یک "تمام کنیم" پیرمیشوند
آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند
آدم را آدمها پیر میکنند سعی کنیم هوای دل همو داشته باشیم
2 دیدگاه  •   •   •  1394/12/9 - 15:52
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آقا ما یکبار خواستیم ادای این خارجیا رو دربیاریم،یه برگ روزنامه برداشتم بردم دسشویی، همیجورکه داشتم میخوندم دیدم نوشته....
اسیدپاشی در فلان جا
قتل شوهرتوسط همسرش
گوجه گران شد
نان گران شد
واژگونی اتوبوس با34کشته وزخمی
احتمال حمله نظامی
مرگ دلخراش4عضوخانواده 
غرق شدن دختری درآب
افزایش بهای مسکن
خودرو گران شد
دستگیری عاملان فروش گوشت الاغ بجای گوسفند
آیابفکر فشارشب اول قبرهستین؟؟؟
ورود ماست وبرنج سمی به بازارایران
اختلاس 2 هزارمیلیاردی بغیر ازاون 3 هزارمیلیارد
و.و.و.و.و.......
خلاصه العان یک هفته س دستشویی نرفتم
دیدگاه  •   •   •  1394/09/4 - 15:13
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بیر اوشاغام،آنام سن سن
خسته اولسام،داوام سن سن
آغاج اولسام،هاوام سن سن
اورک ائویم سن سیز تالاندی
آنـــــــــا یوردوم،آذربـــــــــایـــــجان
-----------------------------------ترجمه--------------------------------
من یک کودکم،مادرم تویی
اگر خسته و زخمی باشم،مرحم دردم تویی
درخت باشم،هوایم تویی
خانه ی دلم بی تو خرابه است
...ســــــرزمـــــیــــن مـــادریــــم،آذربــــــــــــــایـــــــــــــجـــــان
دیدگاه  •   •   •  1394/07/14 - 20:04
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اشتباه نکن
نه زیباییِ تو، نه محبوبیتِ تو
مرا مجذوب خود نکرد
تنها آن هنگام که روح زخمیِ مرا بوسیدی
من عاشقت شدم

" شمس لنگرودی "
دیدگاه  •   •   •  1394/03/12 - 22:40
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه روز یه دختر تُـرک لباس رزم مردونه می پوشه و کنار
ستّارخان و باقرخان، علیه نیروهای استبداد می جنگه .
وقتی زخمی میشه و ستّارخان میاد بالاسرش
تا زخمش رو ببنده،با حیای خودش کنار می کشه،تازه ستارخان
می فهمه این تیرانداز ماهر که تنهایی جلوی قوای دولتی رو گرفته،
یه دختر بود و این دختر تُرک که اسمش" جـــیران "بود،
اشک ستّارخان رو با غیرت خودش در میاره

یه روز یه دختر تُرک،
سلاح به دست می گیره، بازار تبریز رو قُرُق می کنه، تا جلوی ظلم و احتکار،
علیه مردم رو بگیره و روز دیگه، علیه امتیاز تنباکو
ضد حکومت استبداد، قیام میکنه؛
اسم این دختر تُرک " زیـنـب پــــــاشا "بود

یه روز یه دختر تُرک،میشه بانوی شعر و ادب فارسی،
اسم این تُرک " پروین اعتصامی "بود

یه روز یه دختر تُرک زیباترین قصاید و غزلهای تُرکی و فارسی رو در بیداری انسانیّت و برابری و عشق می سرود.
اسم این تُرک" حیران خانم دنبلی " اهلِ خوی بود

یه روز یه دختر تُرک اولین بار تو دنیا داروی گیاهی ضد ام اس رو تو تبریزمی سازه،
اسم این دختر تُرک " سهیلا رضاپور فیروزی " است

یه روز یه دختر تُـرک به خاطر مسئولیتی که در شرکت گوگل داره لقب "شاهزاده امنیت گوگل" را به خود میگیره
اسم این دختر تُرک '' پــــریسا تـــبریـــز '' است

بله سرزمین ما مثال چنین شیر زنانی زیاد داره...
ﯾﺎﺷﺎﺳﯿﻦ گوزل ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎنیم ...
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 21:35
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلت که شکست.....سرت را بالا بگیر...
تلافی نکن....
فریاد نزن!!شرمگین نباش..
حواست باشد ...
دل شکسته گوشه هایش تیز است...
مبادا که دل ودست آدمی را روزی ،
دلدارت بود زخمی کنی..
مبادا که فراموش کنی روزی
شادیش آرزویت بود.
صبور باش وساکت!
بغضت را پنهان کن؛؟
رنجت را پنهان تر ....
زمین گرد است..
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:37
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روزی مرد کشاورزی در مزرعه خود یک غاز زخمی پیدا کرد
مرد با آنکه کار زیادی در مزرعه داشت دست از کار کشید و غاز زخمی را به خانه برد

.
.
.
.
ابتدا کمی اب به او داد
سپس اورا کشت
پاک کرد
و کباب کرد و خورد.
اینجا ایرااااااانه
میفهمی ایران
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:42
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







مبتلایم موبه شوگار تیات

عاشق دردم وبیمار تیات

همه آبادی وشهر واخورن

که منم زخمی ناکار تیات






دیدگاه  •   •   •  1393/07/25 - 12:12
+1
عباس
عباس

بابابیدارشوپاشوبابا باهات حرف دارم توقول دادی بمونی روزای سخت


بامن توخوابی نمیبینی پسرت شکسته پراش فرداشب که اومدی خونه خسته نباش


باشه...منم دنبال دود نمیرم حرفامو گوش کن چرا زودمیگی نه. بیامثل


همیشه یه دنده نباش فکرنکن اون بیرون هنوز قشنگ شباش بیرون گرگ


نباشه آدماش دارن پوستی توفقط یه پدر نیستی واسم دوستی پس


زیربارزندگی خم نشورفیقم بابا میدونی چندوقته خندتو ندیدم گفتی همیشه


خوش باشواما دل به فردا نده دل بده به خداکه ازهمیشه تنهاتره کاش


وقتی مثل همیشه میزنه به سرم بخندی بگی خدابزرگ پسرم بابانخواب


بخوابی فردامثل امروزه بابا ببین چه طوری نسلم داره میسوزه ولی مردم


همه به این نسل سازنده مینازن نمیدونن اونا مادر زخمی این دنیارو


میسازن اون بیرون یه جامه هست که همیشه فلجه تازگیاروسراکثرشون


کلاه کجه بیرون یه جامعه هست که پی جهان مدرنه ولی به موقش با اعتقادعلم


داره حسینه ببین توی خیابوناپرازجونه که بیکارن یامعتادن یا دونبال دارو


خونه تا چشما یخونشونوخونواده نبینه یادزدکی مست کنن چون خلاف قوانینه

دیدگاه  •   •   •  1393/07/7 - 15:24
+7
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم و یا از روی خود خواهی فقط خود را بسندیدم. اگر از دست من در خلوت خود گریه میکردی اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی. اگر زخمی چشیدی گاه گاهی از زبان من. اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من...حلااااالم کن...
دیدگاه  •   •   •  1393/06/13 - 20:15
+3
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ