محمد حسن کاظمی
میدونی وقتی خدا داشت بدرقمون میکرد چی گفت؟
گفت جایی که داری میری غرورت رو می شکنن
وبه احساس پاکت سیلی میزنن
نکنه ناراحت بشی
من تو کوله پشتیت عشق گذاشتم، تا ببخشی
خنده گذاشتم
تا بخندی
اشک گذاشتم
تا گریه کنی
و مرگ گذاشتم
تا بدونی دنیا ارزش بدی و نداره ♡♡♡
گفت جایی که داری میری غرورت رو می شکنن
وبه احساس پاکت سیلی میزنن
نکنه ناراحت بشی
من تو کوله پشتیت عشق گذاشتم، تا ببخشی
خنده گذاشتم
تا بخندی
اشک گذاشتم
تا گریه کنی
و مرگ گذاشتم
تا بدونی دنیا ارزش بدی و نداره ♡♡♡