Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه اول
که اول ظلم را می دیدم
جهان را با همه زیبایی و زشتی
بروی یکدگر ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
که در همسایه صدها گرسنه چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم
نخستین نعره مستانه را خاموش آندم
بر لب پیمانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
که می دیدم یکی عریان و لرزان دیگری پوشیده از صد جامه رنگین
زمین و آسمان را
واژگون مستانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
نه طاعت می پذیرفتم
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده
پاره پاره در کف زاهد نمایان
سبحه صد دانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان
هزاران لیلی نازآفرین را کو به کو
آواره و دیوانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان
سراپای وجود بی وفا معشوق را
پروانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
بعرش کبریائی با همه صبر خدایی
تا که می دیدم عزیز نابجائی ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد
گردش این چرخ را
وارونه بی صبرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
که می دیدم مشوش عارف و عامی ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش
بجز اندیشه عشق و وفا معدوم هر فکری
در این دنیای پر افسانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
چرا من جای او باشم
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد
وگرنه من جای او چو بودم
یکنفس کی عادلانه سازشی
با جاهل و فرزانه می کردم
عجب صبری خدا دارد! عجب صبر
عجب صبری خدا دارد.........
1392/04/31 - 01:10 توسط Mobile