یافتن پست: #فریاد

binam
binam
سکوتُ میشکنی اینبار بفهمن که هنوز هستی
با فریادت نشون میدی که از هیچی نمیترسی
داره آروم جون میده نسلی که مرگُ فهمیده
نمیدونم چرا اما آزادی بوی خون میده
دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 19:03
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حتما لازم نیست

دیوانه ای در گوشت فریاد بزند

تا تو احساس ِ کر شدن کنی

گاهی آنقدر صدای سکوت بلند است

که تو دیگر نمی شنوی

نه صدای آواز گنجشکان را

نه صدای بوق ماشین های بی اعصاب را

و نه حتی صدای فریادهای تنهایی را

به هنگام ِ غرق شدن در خویش!

و آنچنان مسخ می شوی در محض

که اگر خود را در آینه ببینی

و یا سایه ات را بر دیوار

با وحشت از خود می پرسی

این غریبه کیست دیگر؟!

یا سنگی پرتاب می کنی به سوی خود

و یا گلوله ای را شلیک!

لی لی حقیقت
دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 17:02
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دریاچه ارومیه “دومین دریاچه شور جهان”، “بزرگترین زیستگاه طبیعی آرتمیا”، “بیستمین دریاچه بزرگ جهان”، “شورترین دریاچه جهان که حیات در آن جریان دارد” و“بزرگترین دریاچه داخلی ایران”

به زبان سرخم خندیدی، فریاد هایت را به نظاره نشستم. در مرگ دریاچه ام سکوت مکن تا به وداع خلیجت نخندم.

برای یک ایرانی با غیرت تفاوتی بین دریاچه ارومیه و خلیج پارس وجود ندارد





اولین کمپین زیست محیطی حمایت از دریاچه ارومیه
مسئله دریاچه ارومیه ،ملی است ،نه منطقه ای .راه حل آن زیست محیطی است ،نه سیاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/03/6 - 21:25
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در این شب سرد بیدارم و بس دلتنگ توام درگیر قفس
با هر چه صدا با هر چه نفس فریاد از تو ای عشق
من از تو دل نمی کندم تو با من همسفر بودی
کنارت زندگی کردم تو از من بی خبر بودی
جز تو از تو ندیدم ای عشق خاموش یادت فراموش در شب سرد
خاموش ام و سرد با یاد تو من گفتم دل از این بیراهه بکن
نت خسته ام از آواره شدن فریاد از تو ای عشق
"پروانه-مانی رهنما"قبول کنه
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 19:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آنروز که آفتابگردان ها یادشان رفت بگردند به سمت آفتاب
هنوز باد ساقه ی گندم های سبز را می خشکاند
آنروز که فریاد این سوی پنجره ماند و پیچید دور دستانم
و صدایم آنقدر کدر شد که هیچکس نفهمیدش
به دست های یخ زده ام نوید بهارت را داده ام و به انتظار دیدنت هزار سال مانده ام
آری من به انتظار آمدنت هزار سال مانده ام . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 15:23
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در SMS
اگر انتخاب با خودم بود نام و نام فامیلم را میگذاشتم : فریاد فریادی !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/03/2 - 20:26
+2
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
در CARLO
فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم ، جرم مرا باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم ، لبخندی تلخ زدی !

از دلتنگی ات اشک ریختم ، چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی که من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برایم عذاب است ، تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند جز او که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا ،

فکر میکند که این عشق مثل عشقهای دیگر این زمانه خیالیست ، حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم ، دیگر اشک نریزم و درون خودم بسوزم !

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم !

اما رفتنم محال است ، عشق که آمد ، دیگر رفتنی نیست ، جنون که آمد ، عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم تا بسوزم، تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم !

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری ، اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست است!{-55-}{
1 دیدگاه  •   •   •  1392/03/2 - 17:19
+10
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
آه ، ای آرزوهای خام ... ای آرزوهای ناکام !
مادر جان اگر بدانی فردای آنشب چه بر سرم آوردند ؟!
ج
رییس آن خانه نفرین شده بچه ام را از دستم گرفت ... به زور
گرفت....قدرت اینکه از جا تکان بخورم نداشتم .... هر چه فریاد کردم ماما
! ماما ! فریادم در دل سنگش موثر واقع نشد
آخ مادر ...ببین سرنوشت کار انسان را به کجا میکشاند ... که در خانه ای
چنین رسوا ، به زنی که رییس خانه است ، باید " ماما " گفت ... آخ بیچاره
مادرم ....
باری بچه ام را از آغوشم بیرون کشیدند... بردند ...هنگامی که برای آخرین
بار نگاهم به قیافه معصوم طفل بیگناه افتاد ، مثل اینکه با یک نگاه سرگردان
ازمن پرسید : چرا ؟؟؟
دختر م را بردن و بر حسب قوانین حاکم بر اینچنین خانه ها او را در خلوت
محض به خاک سپردند .
چه می دانم شاید این حکمت خدا بود ... شاید خدا فکر کرده بود که
مردنش بهتراز ماندنش است ، دنیایی که سرنوشت دختر زن نجییبی چون
تو را به اینجا می کشاند چه سر نوشتی میتوانست نصیب دختر یک فا حشه
بدبخت کند ؟!
پس از دخترم مرا هم از خانه بیرون کردند ... از کارافتاه بودم ؛ درد فقدان
بچه کمر هستی مرا شکسته بود .
مادر جان ... تصادفی نیست که ش
دیدگاه  •   •   •  1392/03/1 - 17:32
+4
AmiR
AmiR
در MEETING S
دقت کردی هیچکس به سکوت آدم نمیرسه همه منتظرن به فریاد آدم برسن !؟
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 19:10
+8
امید
امید
عشق یعنی سالهای عمرسخت
عشق یعنی زهر شیرین ، بخت تلخ
عشق یعنی با "خدایا" ساختن
عشق یعنی چون همیشه "باختن"
عشق یعنی خاطرات بی غبار
دفتری از شعر و از عطر بهار
عشق یعنی یك تمنا یكنیاز

زمزمه از عاشقی با سوز و ساز

عشق یعنی چشم خیس مست او

زیر باران دست تو دردست او
عشق یعنی خون دل یعنی جفا
عشق یعنی درد و دل یعنی صفا
عشق یعنی یك شهاب و یكسراب
عشق یعنی یك سلام و یك جواب
عشق یعنی یك نگاه و یك نیاز
عشق یعنی عالمی رازو نیاز
عشق یعنی همچو لیلا خون شدن
یا چو مجنون راهی صحرا شدن
عشق یعنی تیشهفرهاد ها
عشق یعنی عالم فریاد ها
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:49
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ