یافتن پست: #فریاد

saman
saman
در CARLO
آه ای دل غمگین که به این روز فکندت ؟

فریاد که از یاد برفت آن همه پندت

ای مرغک سرگشته کدامین هوس آموز

بی بال و پرت دید و چنین بست به بندت ؟

ای آهوی تنهای گریزان پریشان

خون می چکد از حلقه ی پیچان کمندت

ای جام به هم ریخته صد بار نگفتم

با سنگدلان یار مشو می شکنندت

آه ای دل آزرده در این هستی کوتاه

آتش به سرم می رود از آه بلندت

جان در صدف شعر گهر کردی و گفتی

صاحبنظرانند ، پشیزی بخرندت

ارزان ترت از هیچ گرفتند و گذشتند

امروز ندانم که فروشند به چندت ؟

جان دادی و درسی به جهان یاد گرفتی

ارزان تر از این درس محبت ندهندت .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 16:37
+6
binam
binam
باید گذشت و فاصله را ایجاد کرد
شاید تا ببنی کمی دور شدم
خودت فریاد بزنی که
نــــــــــرو



بی نام
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 13:49
+4
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
برای بعضی دردها

نه می توان گریه کرد نه می توان فریاد زد

برای آرامش بعضی دردها

فقط می توان نگاه کرد و بی صدا شکست…!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 09:12
+5
مهسا
مهسا
سلامتیه اونایی که خیلی وقته ...
دیگه نه میکشن..نه میکشن..
نه میکشن..نه میکشن..نه میکشن...
...........
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 20:33
+5
roya
roya
در CARLO
گاهی دلـــــ ♥ ـــــ ت بهونه هایی میگیره که خودت انگشت به دهن می مونی.

گاهی دلـــــ ♥ ـــــ تنگی هایی داری که فقط باید فریادشون بزنی اما سکوت میکنی.

گاهی دلـــــ ♥ ـــــ ت نمیخواد دیروز رو بیاد بیاری ... انگیزه یی برای فردا نداری ... امروز هم که ...

گاهی دلـــــ ♥ ـــــ ت میخواد زانوهات رو تنگ در آغوش بگیری ...

و گوشه یی از گوشه ترین گوشه یی که میشناسی بشینی و

فـــقـــطـــ نــــــگــــــــــاه کـنــیـــــــ .

گاهی چقدر دلـــــ ♥ ـــــ ت واسه یه خیال راحت تنگـــــ میشه.

گاهی دلـــــ ♥ ـــــ گیری ..

شاید از خودت ...

شاید از ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 10:13
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچ چیز تغییر نکرده است
فقط تعداد آدم ها بیشتر شده است،
در کنار گناه های قدیم، گناه هایی جدید ظهور کرده است،
واقعی، موهومی، موقتی،...
اما فریادی که بدن به آن پاسخ می دهد،
فریاد معصومیت بوده
و هست
و خواهد بود...(شیمبورسکا)
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 23:12
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آن همه فریاد آزادی زدید
فرصتی افتاد و زندانبان شدید
آن که او امروز در بند شماست
در غم فردای فرزند شماست
راه می جستید و در خود گم شدید
مردمید، اما چه نامردم شدید...

هوشنگ ابتهاج
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 18:10
+1
saman
saman
سه چیز را با احتیاط بردار:

قدم،قلم، قسم!

سه چیز را پاک نگه دار:

جسم،لباس،خیال

از سه چیزکار بگیر:

عقل،همت، صبر!

از سه چیز خود را دورنگهدار:

افسوس، فریاد، نفرین!

سه چیز را آلوده نکن:

قلب، زبان، چشم!

اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن:

خدا، مرگ و دوست.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 16:36
+4
مهسا
مهسا
سلامتیه اونایی که خیلی وقته ...
دیگه نه میکشن..نه میکشن..
نه میکشن..نه میکشن..نه میکشن...
...........
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 21:50
+3
Burden
Burden
اینم ترانه و ترجمه آهنگ پروفایلم

البته باید برید دیدگاه ببینید!{-7-}

با صدای استاد Adele

{-50-}
آخرین ویرایش توسط Opeth در [1392/04/4 - 14:05]
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 14:00
+5
-1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ