یافتن پست: #فکر

ronak
ronak
بدون شرح ..!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 01:10
+4
عسل ایرانی
عسل ایرانی
به نظر شما اینا دارن چیکار میکنن؟
4 دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 00:41
+4
amir taha
amir taha
فکرشو بکن سوء سابقه داشته باشی و ازت بپرسن خلافت چی بوده؟! بگی: آب بازی !!؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 00:12
+1
hadith
hadith
شکسپیر: همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست دارد، نه کسی که تو دوستش داری **
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 23:00
+4
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
دوستان عزیز ، فکر کنم گروه پ نه پ رو طور کامل فراموش کردین ؟ {-25-}{-25-}{-25-}{-25-}{-59-}{-59-}{-59-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 22:38
-1
mina_z
mina_z
[!] و تهرونیه دعواشون میشه، میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری... افسره حسابی چپ و راستش میکنه، میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟ گفتم اسمت چیه؟ تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه: فریدون قربان! افسره برمی‌گرده به [!] میگه اسم توچیه؟! [!] اسمش قلی بوده، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قولیدون!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 21:37
+3
sasan pool
sasan pool
من عاشق یک بابایی شدم خیلی دوستش داشتم برای اینکه بهش برسم می خواستم کلیه خودم بفروشم ماشینمو هم بفروش پول بدم به یک سرهنگ فاسد تا از سربازی معاف بشم خلاصه توافق کردیم یک هفته قبل از عمل سرهنگ بازداشت کردن دیگه من کلیه خودم و نفروختم بعد از چند روز طرف به من خیانت کرد و رفت با یک نفر دیگه.اینا رو گفتم فکر نکنی عقده ای هستم عشق و این حرف ها رو تجربه نکردم برای خودم متاسفم که هیچ ارزشی ندارم کسی من و دوست داشته باشه.مهم نیست بعضی ها باید تنها باشن دیگه شکایتی ندارم از تنهایی و عادت کردم بهش توی وبلاگم اگه بری از بعد از شکست عشقی که خوردم توش مطلب گذاشتم 2 یا 3 تا شو خودم از خودم نوشتم باقیشو مطالب مورد علاقه خودم هست.http://sastanha.iranb[!].com.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 21:15
+2
عسل ایرانی
عسل ایرانی
با سلام به دوستای گلم این عکس یکی از دوستانمونه دنبال خواستگار می گرده..
2 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 18:57
+5
رضا
رضا
زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت.......................
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 18:50
+2
محمد حسین هذبی
محمد حسین هذبی
‎پسره میگه من عاشقتم میخوام باهات ازدواج کنم. دختر: خونه داری؟ نه... دختر حرفشو قطع میکنه: بی ام و داری؟ ... نه... ... ... ... ... چقدر حقوق میگیری؟ پسر: حقوق ندارم آخه... دختر: برو گمشو چی فکر کردی به من پیشنهاد دادی؟ و میره پسر با خودش می گه: من چندتا ویلا دارم خونه واسه چی؟ یه پورشه با بنز دارم بی ام و دوست ندارم. چجوری حقوق بگیرم وقتی خودم مدیر شرکتم؟ و اینگونه بود که پسر رفت و دختر تـــــُـــرشید
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 10:09
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ