یافتن پست: #معشوق

saeed
saeed
هی فلانی ... عاشقانه های مرا به خود نگیر... مخاطب من معشوقه ایست که هنوز به دنیا نیامده, ....... تو که مدت هاست برای من از دنیا رفته ای !!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 12:20
+4
نیوشا
نیوشا
هر کسی طبق اگاهی خود و سطح توان خود !! اما این تعاریف غالبا اشتباه بوده و به شکست منتهی میشود!! و جالب تر اینکه معنای اصیل خود عشق را کمتر کسی توانشته پیدا کند!! چرا که اگر به اصالت عشق پی ببریم بیشتر در انزوای احساسی وارد میشویم... عشق در بسیاری تنها یک احساس سطحیست!! احساسی که با مرور زمان به تکراری شدن و تکراری شدن به تنفر محکوم میشود!! عشق به معنای اصلاح خود برای معشوقه است!! یک اصلاح صحیح!! عشق ماندن با بدی هاست!!وگرنه ماندن با خوبیهای کسی اصلا هنر نیست!!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 20:19
+9
-1
d.m
d.m
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره ازباغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تودید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده ازدست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز....
سال هاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما
سیب نداشت...
آخرین ویرایش توسط asemanabi در [1391/01/17 - 01:40]
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 01:39
+5
امید
امید
شعر اول حمید مصدق گفته :
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سیب نداشت
بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حمید مصدق رو اینجوری داده:
من به تو خندیدم
چون كه می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیك لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
ادامه در دیدگاه
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 18:29
+12
امید
امید
عشق یعنی غوطه خوردن بین موج
عشق یعنی رد شدن از مرز اوج
عشق یعنیاز سپیده تا سحر
عشق یعنی پا نهادن در خطر
عشق یعنی لحظه دیدار یار
عشق یعنی دست دردست نگار
عشق یعنی عقل شد مدهوش تو
عشق یعنی مست در آغوش تو
عشق یعنی لحظه های بیقرار
عشق یعنی صبر ، یعنی انتظار
عشق یعنی اشتیاق و اضطراب
عشق یعنی دلهره ، یعنیشتاب
عشق یعنی اشك ، یعنی عاطفه
عشق یعنی یادگاری خاطره
عشق یعنی لایق معشوقشدن
عشق یعنی با خدا همدم شدن
عشق یعنی جام لبریز از شراب
عشق یعنی تشنگی ، یعنیسراب
عشق یعنی خواستن ، له له زدن
عشق یعنی سوختن ، پر پر زدن
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:45
+4
مهسا
مهسا
آدمها ترک کردن را دوست دارند سرشان را افتخار بالا میگیرند و میگویند: ترک کردم(سیگار را ، نت را ، خانه را ، دوستانم را ، معشوقم را( اما هیچ کس ترک شدن را دوست ندارد..... و با همه ی غمِ وجودشان میگویند : ترکم کردن! میبینید؟ ما همان آدمهایی هستیم که ترک میکنیم اما وقتی کسی ترکمان میکند جوری که انگار دنیا به آخر رسیده باشد بغض گلویمان را خفه می کند!!!!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 16:51
+8
payam65
payam65
معشوق من چنان لطیف است
که خود را به « بودن » نیالوده است
که اگر جامه ی وجود بر تن می کرد
نه معشوق من بود . . .
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 12:43
+1
محمد
محمد
موسم گل دوره حسن
یک دوروز است در زمانه
ای به دل آرامی به عالم فسانه - ای که ز تو مانده نکویی نشانه
خاطر عاشقان را میازار - خوش نباشد ز معشوقه آزار
گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه
چون شود روز شمع و شب را نبینی نشانه
می‌کنی صید - مرغ بسته
می‌زنی سنگ – بر شکسته
می‌کشی با تیغ ستم یار خسته
خسته‌دلان یکسره در خون نشسته
خویش و سوزی و بیگانه‌سازی
نیست تو آیین عاشق‌نوازی
تیر عشقت – ای که در سینه ما نشسته
رحمتی کن – با دل – عاشق زار و خسته
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 00:05
+4
reza
reza
بچه ها اونی که دو.سش دارم
میمیرم واسش
زنگ میزنم بهش جوابم و نمیده
عیبی نداره
باشه
اینم حکایت دل تنهای منه
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 00:20
+2
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
زیباترین شعر کوتاه از نظر شما چیه؟!
7 دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 23:53
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ