یافتن پست: #میخندی

نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
{-7-}{-33-}{-7-}{-47-}
8 دیدگاه  •   •   •  1394/11/10 - 15:39
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
♥آخرای ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ .....♡
♥خسته ...♡
♥ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯽ ...♡
♥ﺩﻟﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...♡
♥ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮕﻪ ...♡
♥ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ♡
♥ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺑﮕﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ...♡
♥ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ ...♡
♥ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ که♡
♥ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ پیام ﺑﺪﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ ... ؟!؟!♡
♥اما تا ﻣﯿﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﺶ میبینی ...♡
♥هه (Online) یه خنده ی تلخ ...♡
♥ﯾﻪ ﺁﻩ ﺁﺭﻭﻡ ...♡
♥ﺑﻐﻀﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ♡
♥ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ...♡
♥اون اینطوری شادتره ...♡
♥عکسشو میبینی ...♡
♥با خودت میگی ... "خوشبحالش ..."♡
♥بعد بغضت ...♡
♥بیخیال ...♡
♥هیچ کس ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ ...♡
♥ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻬﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ...♡
♥ﺻبح ﻣﯿﺸﻪ ...♡
♥ﻭ باز میخندی ...♡
♥همه هم میگن خوشبحالش ...♡
♥چه زندگی شادی داره ...♡
♥هه ...♡
♥امروزم تموم شد ...♡
♥شب شد ...♡
♥امشب تکرار دیشب ...♡
دیدگاه  •   •   •  1394/03/5 - 11:28
dr.amirjadidi
dr.amirjadidi
عاشق ات شدم ریزه ریزه حرف میزنی گل میریزه ........وقتی که میخندی به روی من غم ازدلم میگریزه توچشمات میچرخه به سوی من غم ازدلم میگریزه ......
دیدگاه  •   •   •  1394/02/5 - 00:18
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مجری: کی میدونه عشق چیه؟

فامیل: به خریت رمانتیک میگن عشق!

مجری: عشق یه احساس خیلی خوبه

پسرعمه: مثل حسی که آدم تو دستشویی داره!

مجری: خیلی بیشتر!

کلاه قرمزی: مثل حسی که چندتا آدم تو دستشویی دارن!

فامیل: بابایی تو چرا میخندی؟

بچه: پدررر...حس خوب دارم!

فامیل: اوه اوه آقای مجری به نظر شما عاشق شده یا خرابکاری کرده!؟
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 19:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این فیلم خارجیارو دیدین؟؟؟؟
بچهه که خوابش میبره مادرش میاد آروم یه پتو میکشه روش
یه بوس کوچولوش میکنه میره...
.
.

حالا من که خوابم میبرد مادرم یه لحاف کرسیه ۲۰۰ کیلویو
از ارتفاع ۲متری زاااارت مینداخت روم
پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نبود پامو لقد میکرد...
بعد که من مثل جن زده ها میپریدم!!!!
دوتائی با هم میخندیدن میگفتن:
پدر سوخته الکی خودشو به خواب زده بود!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/09/8 - 19:59
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
مَردُم کیست؟
به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی!!!
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا ازدواج نمیکنی ؟
چرا بچه دار نمیشی ؟
چرا اینطوری نوشتی؟
عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟
فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟
چیزی کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟
شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟
زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره!
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت قضاوت میکنه، حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه؛؛؛
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو...و از فرصت كم زندگيت لذت ببر
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:20
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اگه اعصابت خرابه اهنگ بخون
یهو میبینی که داری میخندی
چون صدات از اعصابت خرابتره



دیدگاه  •   •   •  1393/06/26 - 15:27
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







پسر : الو گلابـے ?؟

دختر : سلام کثافت !!

بعد هردو از تـہ دل میخندטּ : )

پسر : خوبـے کج و کولـہ ی مـن ?؟

دختر : بہ تو چـہ عشقـم : d خوبـم تو خوبـے ?؟

پسر : خـــر نفهـم حالـﭡـو میپرسـم میگـے بہ تو چہ ?؟

شیطونہ میگہ بزم شل و پلش کنمـ ـا ! !!

دختر : گفـﭡــم کہ خوبـم الاغ تو خوبـے ?؟

پسر: فدای خنده هاﭞ شـم کہ مثل شـﭡـر میخندی نفسـم ^_^

دختر : مـــــــــرگ شـﭡـر خودتـے روانـے ♥

پسر : دلـم واسـﭞ تنگ شده بود آشغال دوست داشـﭡـنـے ♥

دختر : منـم : (

پسر : خوب دیگہ بسہ خیلی باهاﭞ حرف زدم پررو شدی : D

دختر : کوفـﭡـﭞ شہ باهاﭞ حرف زد م : )

پسر: مواظب خانمـے الاغ من باش !i!

دختر : چشـܢܢ اقای بی ادب : d

پسر : دوسـﭞ دارم دیوونـہ |♥|

دختر: منـم دوسـﭞ دارم آقاهـہ |♥|

و بعدخداحافظـے با خنده : )))

حتـے تا چـن لحظه بعد از این که تماسشوטּ تمو م میشـہ

خنده رو لب هردو شونـہ (^_ ^))
این یعنـے یـہ قسمـﭞ از دوسـﭞ داشـﭡـن | کـہ میشـہ حسش کرد .... ♥






دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 20:01
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پسر : الو گلابی؟
دختر : سلام کثافت
بعد هردو از ته دل میخندن :))
پسر : خوبی کج و کوله ی من
دختر : به توچه عشقم خوبم تو خوبی
...پسر : خــــــــر نفهم حالتو میپرسم میگی به تو چه؟ شیطونه میگه بزم شل و پلش کنم ها
دختر : گفتم که خوبم الاغ تو خوبی :))
پسر: فدای خنده هات شم که مثل شتر میخندی نفسم
دختر : مـــــــــرگ شتر خودتی روانی
پسر : دلم واست تنگ شده بود آشغال دوست داشتنی
دختر : منم
پسر : خوب دیگه بسه خیلی باهات حرف زدم پر رو شدی
دختر : کوفتت شه باهات حرف زدم
پسر: مواظب خانمی الاغ من باش
دختر : چشم اقای بی ادب
پسر : دوست دارم دیوونه
دختر : منم دوست دارم آقاهه
و بعد خداحافظی ....حتی تا چند لحظه بعد از این که تماسشون تموم میشه خنده رو لب هردوشونه ....
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 15:48
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




نمیدونم چرا وقتی ادم
دلش به کسی گرمه
یا حتی به چیزی
این احساس و گرما
تو رفتارش
تو اندیشش
و خیلی چیزای دیگش
تاثیر میذاره
از درون گرم میشه
راه رفتنش تند میشه
کاراش جور میشه
وهدفش براش تقدس پیدا میکنه
اگه هدف حتی مقدس هم نباشه
بازم براش عزیز میشه
مثل تو که برام عزیزی
گرمی قلبمی
نیروی پاهامی
سوی چشمهام
وبلندی صدام رو از تو دارم
تویی که هرچند ازم دوری
وگاه گاهی هستی ونیستی
ولی برام مثل مقدسترین
مقدس دنیایی
تویی که وقتی میخندی
گریه میکنی یا خسته میشی
با اینکه نمیبینمت
ولی احساست میکنم
انگار روحم پیشته
کاش روزی یرسه که
جسم نحیف و خسته من
در کنار تو باشه
A.S
دیدگاه  •   •   •  1393/06/18 - 17:10
+4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ