یافتن پست: #نشسته

M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻡ ،

ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺟﻠﻮ ﻧﺸﺴﺘﻪ


ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪ ، ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ ،


ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺵ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺧﻮﺷﮕﻠﻪ


ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ :


" ﺍﯾﻦ ﻗﺒﺾ ﻭ ﺑﮕﯿﺮ، ﺑﺎﺑﺎ , ﻭﻗﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺑﺮﻭ ﻋﮑﺴﻬﺎﯼ ﻣﻨﻢ ﺍﺯﺁﺗﻠﯿﻪ ﺑﮕﯿﺮ "


ﺭﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ،


ﻫﯽ ﺳﺮﺥ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ، ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺟﻤﻌﺶ ﮐﻨﻢ، ﮔﻔﺘﻢ :


" ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ ﻫﺴﺘﻦ ، ﻣﺎﺷﺎﻻ ﭼﻘﺪ ﺣﺎﻟﺖ ﭼﺸﻤﺎ ﻭ ﻓﺮﻡ ﺻﻮﺭﺗﺸﻮﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ "


ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ " ﺑﯿﺨﻮﺩ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺯﺑﻮﻧﯽ ﻧﮑﻦ ،


ﺍﻻﻥ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﮐﺮﺩﻧﻮ ﺑﻬﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ 

دیدگاه  •   •   •  1392/09/22 - 11:33
+11
محمد
محمد
گمان نمی کنم این دستها به هم برسند
دو دل شکسته ی ما در انزوا به هم برسند
ضریح و نذر را رها کن بعید می دانم
دو دست دور به زور دعا به هم برسند
کدام دست رسیده به دست دلخواهش
که دستهای ژر از زخم ما به هم برسند
فلک نجیب نشسته است و موذیانه به فکر
که پیش چشم من چرا این دو به هم برسند
نشانی ده بالا یادمان باشد
مگر در دور در ان دورها به هم برسند
دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 23:30
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

روزی در یک اتوبوس پشت سر راننده یک پیرزن نشسته بود و هر چند دیقه به راننده میگفت : ننه مغز بادام میخوری و راننده جواب میداد بله و میگرفت و میخورد و بعد از چند دفعه گرفتن مغز بادام و خوردن یکدفعه پرسید ننه جون این بادامهارو از کجا میاری و چطوری مغز میکنی ؟؟؟

و پیرزن جواب میده : ننه اینا مغز شکلات هستن و من کاکائوهاشو میک میزنم و چون دندون ندارم مغز بادوماشو میدم به تو …


دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 22:14
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
چشمام پر امیدن احساس قشنگی رو بهم میدن
تو روز و روزگاری که دلم میخواست یکی ببینتم حال منو دیدن


قلبم پر احساسه ببین چقدر به دوری تو حساسه
همیشه وقت دلتنگی تو این دنیا به جز هیچکس و نمیشناسه


آرومم دنیا رو نمیدونم برام کافی وقتی که کنار تو تو این خونم
آرومم آرومم آرومم


آرامش این خونه رو حسی رو که میگن نرو
عکسات و که جون منی اینجور نرو مدیون توام


این حسی که دلتنگم و آسمون خوش رنگم و
وقتی که تو آهنگمی و آهنگم و مدیون توام


روزا که بارون میزنه به شیشمون
انگار خدا نشسته اینجا پیشمون


چشام از حس بودنت خیس همش
بابت بودن تو ممنونم ازش ممنونم ازش


آرامش این خونه رو حسی رو که میگن نرو
عکسات و که جون منی اینجور نرو مدیون توام


این حسی که دلتنگم و آسمون خوش رنگم و
وقتی که تو آهنگمی و آهنگم و مدیون توام...........عاشق اهنگشم...زیباست


دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 22:37
+8
AmirAli
AmirAli

از وقتی پراید گرون شده رفیقم یجوری ژست میگیره پشت ماشینش میشینه انگار پشت AUDI R8 نشسته دیگه ماهارو تحویل نمیگیره :|
اونایی که بالا تر از پراید داشتن که دیگه هیچی کلا ماهارو shift+delete کردن از تو مغزشون :|
دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 19:35
+5
xroyal54
xroyal54

الهی…


با خاطری خسته، دلی به تو بسته، دست از غیر تو شسته، و در انتظار رحمتت نشسته ام…


میدهی،کریمی..نمیدهی،حکیمی..میخوانی،شاکرم..میرانی،صابرم…


الهی احوالم چنان است که می دانی و اعمالم چنین است که می بینی!


نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز…



الهی، مشتِ خاکی را چه شاید و از او چه بر آید و با او چه باید…؟



دستم بگیر یا ارحم الراحمین...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 23:47
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



"مقام زن در ایران باستان"



در ایران باستان همیشه مقام زن و مرد برابر و در کنار هم ذکر شده است، حتی گروهی از ایزدان مانند آناهیتا زن هستند و در میان امشاسپندان ، امرداد و خرداد و سپندارمذ ، که صفات اهورامزدا است زن می باشند.



و آنچه در اوستا آمده است همه نشانه ای از هم سنگی زن و مرد است. در فروردین یشت چنین آورده شده : اینک فروهر همه مردان و زنان پاک را می ستاییم آنان که روان هایشان در خور ستایش و فروهر هایشان شایسته است اینک فروهر همه مردان و زنان پاک دین را می ستاییم.



در زمان شاهنشاهی هخامنشیان ، براساس لوح های گلی تخت جمشید زنان هم دوش مردان در ساختن کاخ های شاهان هخامنشی دست داشتند و دستمزد برابر دریافت می نمودند. پیشه بیش تر زنان در دوره هخامنشیان صیقل دادن نهایی سنگ نگاره ها و هم چنین دوخت و دوز و خیاطی بوده است. بنابراین در شاهنشاهی بزرگ هخامنشی با برابری و تساوی خقوق زنان با مردان سر و کار داریم.



باید خاطرنشان کرد که زنان در زمان بارداری و با به دنیا آوردن کودکی برای مدتی از کار معاف می شدند ، اما از حداقل خقوق برای گذران زندگی برخوردار می گشتند و علاوه بر آن اضافه خقوقی به صورت مواد مصرفی ضروری زندگی دریافت می نمودند. هم چنین در گل نوشته های تخت جمشید شاهد آن هستیم که در کارگاه های خیاطی ، زنان به عنوان سرپرست و مدیر بودند و گاه مردان زیردست زنان قرار می گرفتند.



اما زنان خاندان شاهی از موقعیت دیگری برخوردار بودند ، آنان می توانستند به املاک بزرگ سرکشی کنند و کارگاه های عظیم را با همه کارکنانش اداره و مدیریت می کردند و درآمدهای بسیار زیاد داشتند ، اما باید خاطرنشان کرد که حسابرسی و دیوان سالاری هخامنشی حتی برای ملکه هم استثنا قائل نمی شد و محاسبه درآمد و مخارج از وی مطالبه می کرد.



در یکی از گل نوشته ها ( لوح های گلی) رئیس تشریفات دربار داریوش بزرگ دستور تحویل 100 گوسفند را به ملکه صادر می کند تا درجشن بزرگ تخت جمشید که 2000 مهمان دعوت شده بودند ، به کار روند.



دریکی از مهرهای بدست آمده از تخت جمشید زنی بلندپایه در صندلی تخت مانندی نشسته و پاهایش را روی چهارپایه ای گذارده و گل نیلوفری در دست دارد و تاجی برسرنهاده که چادری روی آن انداخته شده است و به تقلید از مجلس شاه ، ندیمه ای در برابر او ایستاده و عود سوزی در آن دیده می شود. این مهر یکی از زنان ثروتمند دربار هخامنشی است که نقش مهمی در مدیریت جامعه داشته است و دستورات خود را به این مهر منقوش می کرده است.



بنابراین با کمک گل نوشته های تخت جمشید تصویری کاملا نو از زنان و ملکه های هخامنشی بدست می آوریم که برخلاف ادعای نویسندگان یونانی ، که آنها را عروسک هایی محبوس در حرم سراها می دانستند، نه تنها همدوش مردان در آیین های مذهبی شرکت می کردند ، بلکه در صحنه زندگی و در اداره امور کشور هم نقش و شخصیت مستقل خویش را حفظ می کردند. بررسی دقیق لوح های دیوانی تخت جمشید نشان می دهد که زن در دوران فرمانروایی هخامنشیان به ویژه در زمان شاهنشاهی داریوش بزرگ از چنان مقامی برخوردار بودند که در میان همه خلق های جهان باستان نظیر نداشت.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 21:09
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



نشسته ایم

خودم و قلبم..

با هم”نقطه بازی” میکنیم..

زبان نفهم قلبم نمیفهمد “قواعد” بازی را..

تمام خانه ها را با اسم ”تو” پر میکندگاهی لال میشود آدم ... حرف دارد ولی کلمه ندارد


دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:23
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

قهوه هم طعم عسل میدهد وقتی تو آنطرف میز نشسته باشی


دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:30
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دختر همسایمون 10 سالشه، امروز دیدم بیرون نشسته داره گریه میکنه. گفتم چی شده؟


گفت مامانم آیفونمو ازم گرفته!


گفتم چرا؟


گفت آخه وختی دوس پسرم داشت بوسم میکرد مامانم مارو دید!

5+1 از اینا ترسید توافق کرداااااااااااااااااااااااا :|

دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 19:08
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ