یافتن پست: #نگاه

M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
نميگم خيلي زيباست و باز نشر كن
اول بخون بعد قضاوت كن

: از یک عاشق شکست خورده پرسیدم


بزرگ ترین اشتباه؟


گفت عاشق شدن


گفتم بزرگ ترین شکست؟



گفت شکست عشق


گفتم بزرگترین درد؟



گفت از چشم معشوق افتادن


گفتم بزرگترین غصه؟



گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن


گفتم بزرگترین ماتم؟


گفت در عزای معشوق نشستن


گفتم قشنگ ترین عشق؟


گفت شیرین و فرهاد


گفتم زیبا ترین لحظه؟



گفت در کنار معشوق بودن


گفتم بزرگترین رویا؟



گفت به معشوق رسیدن


پرسیدم بزرگترین ارزوت؟


اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت:



)) مرگ))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 16:57
+7
saman
saman
صدایت میزنم ...


پرستوها لال میشوند .


نگاهت میکنم ...


شب رنگش را به چشمان تو میبخشد .


دست هایت را


میگیرم ...


خورشید جلوی پاهای من زانو میزند .


در آغوشت آمدم ...


دیگر ادامه ی شعر یادم رفت....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 15:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نیمدونم چرا تو خونه ما هروقت میخوای سر ساعت فیلمی رو نگاه کنی ، کنترل تلویزیون غیب میشه! :|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 22:03
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
این روزا عده ای یه جوری زیر آبی میرن که دلت میخواد بهشون بگی :من نگاه نمیکنم بیا بالا یه نفسی بکش لااقل خفه نشی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/2 - 17:06
+4
saqar
saqar
در CARLO
خب مگه چه اشكال داره ؟
آخه ما توي خيابون همديگه رو ديديم
به خدا چشمش پاكه
دنبال دختر مردم نميره
سربه زيره
اولين باري كه با هم توي پارك قرار داشتيم ،
حسابي تيپ زده بودم .
راستش موهام رو هم از اون گيره رنگي هاي خوشكل زده بودم با يه روسري قرمز .
همون اول حس كردم كه خوشش اومد ،
چيزي نگفت ولي از نگاهش فهميدم از مدل موهام خوشش اومده .


الان يك سال از ازدواجمون ميگذره ،
چندوقته خيلي بهش مشكوكم .
به حرف زدنش ،
تلفن هاش ،
موبايلش و ...
دور از من تلفن جواب ميده ،
موبايلش رو رمزدار كرده .
از همه مهم تر ،
مثل زمان دوستي مون بهم محبت نميكنه ،
انگار از چشمش افتادم .
نكنه يه زن ديگه گرفته ؟ نكنه براش تكراري شدم ؟ نكنه ديگه از من خوشش نمياد ؟
نكنه . . .
ديشب همه چيز رو برام گفت .
گفت ميخوام طلاقت بدم .
وقتي علتش رو پرسيدم خيلي راحت جواب داد : توي محل كارم خانم فلاني ، خيلي از تو خوشكل تره . هم چشم هاش هم اندامش ، تازه رنگ رژلبش رو نديدي ، حتي مدل موهاش هم از اولين روز ديدارم با تو قشنگتره .
اين ها رو كه ميگفت من فقط اشك ميريختم ،
آخرین ویرایش توسط 28000 در [1392/04/2 - 15:08]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/2 - 15:06
+3
binam
binam
در CARLO
دلم می خواست یه بار شده می اومدی تا رویاهام

تو گرمِ اصرار می شدی، انــکارِ من که نمی خوام...

دلم می خواست بعضی شبا ، یادت بیاد من کی بودم

یادت بیاد چی بــودمو... چه جــوری عاشــقت شدم!

دلم می خواد یه روزایی دستــــاتو احساس نکنم...

تلافـــیِ بــــودنِ تو... هر چی که با ماست نکنم!!

دلم می خواست میشد صدات،واسه دلم غریبه شه

یادم نیاد وجــودتو... هرچـــی دلِ تو میگه شه!!!

وای ازون نگاه تلخ، وای ازون چشای سرد...

گم کردی دستِ قلبمو، باشه... برو و برنگرد!!!

باشه بخند، باشه نمون! حتی واسه چشام نخون

اما می دونم یه روزی ، واست یه آرزوس همون...

یادت میاد چه لحظه ها، افتاده بود دلت به پات...

یادت میاد! ولی چه حیف... دلم صداتو نمی خواد
دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 21:01
+9
*elnaz* *
*elnaz* *
به چه تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟ به دل من یا به پیروزی خویش؟ به چه میخندی؟ به که چه مستانه تو را باور کرد؟ یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه میخندی تو؟ به دل ی من که دگر تا ابد نیز به خود نیست؟ خنده دار است..... !
دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 19:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما از وحشت فراموش کردن دیگران است که عکس آنها را به دیوار می کوبیم یا روی تاقچه می گذاریم ؛ یک وفاداری کاذب...خود ما به عکس هایی که به دیوارهای اتاقمان می کوبیم نگاه نمی کنیم ، یا خیلی به ندرت و تصادفا" نگاه میکنیم . ما به حضور دائم و به چشم نیامدنی آن ها عادت می کنیم. عکس ، فقط برای مهمان است...این را یادتان باشد که ذره یی در قلب ، بهتر از کوهی بر دیوار است .
دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 18:13
+4
binam
binam
داستانی در مورد امیر المومنین علیه السلام


در دیدگاه
1 دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 15:58
+2
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
خـــــــــــــــــــــــــــدااااااااااااااااااایــــــــــــــــا...
درانجمادنگاه های ســــــردمردم.دلم برای جهنمت تنگــــــــــــــ شده.......
3 دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 15:40
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ