![♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥](http://bia2uni.ir/i/avatars/thumbs1/1397335585581690.png)
![](http://bia2uni.ir/themes/arash_new/imgs/status/user_status_10.png)
قلبم گهگاهی می ایستد
نفسم گهگاهی بالا نمی آید
خنده ام گهگاهی با گریه قاطی میشود
حتی گهگاهی فکر میکنم زنده نیستم دیگر …
اما دلم نه گهگاهی ، که همیشه برای تو تنگ است
قهوه ای تلخ بدون فال
نخی سیگار بدون آتش
موســـیقی بدون ترانه
شــاعری بدون شــعر
و من پشت میزی دو نفره بدون تو...
فرقی بین ما نیست...
همگی ما چیزی کم داریم!
ماهی را هروقت از آب بگیری ساعتی دیگر میمیرد.
تازه نیست گرفتن ماهی از دریا نطفه ی شروع دوباره است که در کالبد ماهی میمیرد.
کاش پرنده ای از قفس آزاد کنیم. با گرفتن هرماهی،پرنده ای در قفس میمیرد.
به شوق دریا،ازاتاقم تاساحل راشناکردم امادریاشوقی برای آبهای آزاد نداشت.
بادستان کوچکم،قایق بزرگی ساخته ام تاماهی قرمزهای تنگ بلور،دریارا خواب نبینند.
شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگمکه چون شببو به وقت صبح، من بسیار دلتنگممرا چون آینه هر کس به کیش خود پنداردو الّا من چو می با مست و هشیار یکرنگمشبی در گوشه ی محراب قدری ربّنا خواندمهمان یک بار تار موی یار افتاد در چنگماگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیستکه من گریاندهام یک عمر دنیا را به آهنگمبه خاطر بسپریدم دشمنان! چون نام من عشق استفراموشم کنید ای دوستان! من مایۀ ننگم “مرا چشمان دل سنگی به خاک تیره بنشانید” همین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم