یافتن پست: #هایم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلتنگم نه برای کسی از بی کسی …
خسته ام نه از تکاپو از در به دری …
نه دوستی، نه یادی، نه خاطره ی شیرینی!
تنهایم تنهاتر از آن سنگ کنار جاده اما مشتاقم،
مشتاق دیدار آنکس که صادقانه یادم کند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:20
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امشب زندانی آغوش زوری من هستی

برای ثانیه ای گوش هایت را فقطــــ مهمان لبــــ هایم کن

می خواهم بگویم

... دوستــــ دارمــــ ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:27
+2
saman
saman

دیدن تو...


همان آب سردی ست که


آتش غم هایم را خاکستر می کند.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 10:12
+1
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
سیبی هستی آویزان از شاخه ای در آسمان …
باور کن عابد نیستم ، عاشقی ناگزیرم که چنین دست هایم را به چیدن تو بلند کرده ام
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 20:44
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
بخاطر حرمت خاطره هایمان هم که شده نگو که به یاد من هستی و به یادم میمانی …
انگار حواست نیست ، ما دیگر تمام شده ایم !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 20:30
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آرام باش!
توخدا را داری
آن حقیقت، آن یگانه، آن هوادارشبانه
آرام باش
توخدا را داری
آن معبود،آن پاكی،آن همه خوبی واحساس وبهار را داری
آرام باش
توخدا را داری
پس نگو تنهایم، پس نگو ، بی یاور و بی یارم
توخدا را داری
یعنی عشق، معبود، سنگ صبوردل من ،دل تو،
پس خموش
ماخدا را داریم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 17:57
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دست به صورتم نزن…
میترسم بیفتد نقاب خندانی
که بر چهره دارم…
و بعد سیل اشکهایم تو را با خود ببرد
و بعد باز من بمانم و تنهایی…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 16:02
+1
xroyal54
xroyal54
گه گاهی لا به لای این سرما و تاریکی
رنگی قرمز می‌بینم ...
پنجره را باز می‌کنم ...
دود گرفته هـــوایم را ٬
دیشب را فراموش کن
دیشببم آنقدر بی ستاره بود
که حتی سفیدی و روشنی تو هم کاری نمی‌توانست انجام دهد ...

آرزوهایم را به آتش می‌کشم
برای گرم کردن خویشتن ...
در سرمایی که تمام روحم را اسیر کرده است
جسمم برای تو ..
روحم را چه کنم که در گرو احساسی پوچ
در اعماق ِ توهم و هذیان
به بند کشیده شده است ؟

تو بمان ..
حتی اگر من رفتنی بودم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 01:52
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یــادم بــاشـــد ،

امشب بعضی از آرزوهایمــ را دَم ِ در بگذارم

تــا رفتگـــر ببــــرد ! بیچــاره او …

.

.
ما بقــی را هم نقــدا” بــا خود بــه گور می بـــرم

.

.
ما بقــی همــان ” آرزوی بــا تــو بودن ” است
نتــرس جانکم !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 17:04
+3
nanaz
nanaz

مقدس ترین جای دنیاست...
اتاق تنهایی هایم وقتی با نیّت " ت♥و " خلوت میکنم.....



دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 02:12
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ