یافتن پست: #هایم

saman
saman
سیگار با مشروب با طعم هم آغوشی

یعنی فراموشی فراموشی فراموشی

بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم

بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم

بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم

با هر که می شد هر چه میشد امتحان کردم





اما نشد هیچ کس جای تو را برایم پر نکرد گل من
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 12:46
+4
saman
saman
نه دیگر بغض در این گلو مانده ...

نه اشکی بر دل ...

نه غباری بر لب ...

بال هم نباشد ، می پرم تا آنجایی که ماه مرا می خواند ...

نمی دانم شاد یا غمگین ...

نه بادی می وزد اینجا ... نه باران می شناسم دیگر ...

برگ ها هم خشکشان زده از این سکوت طولانی ...

احساسم بی احساس شده است انگار ...

نبض ندارند رگهایم ...

نکند مرگ اینجا باشد امشب ؟!؟!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 11:48
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
در خلوت كوچه هایم باد می آید اینجا هستم ؛ دلم نیست.... تنها منتظر بارانم تا قطره هایش بهانه ایی باشند برای نم ناك بودن لحظه هایم و اثباتی بر بی گناهی .......
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 00:42
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
به مدت تمام ... به من ... وعده ی ما باشد روزی که باشی...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 00:22
+2
saman
saman
خواهش میکنم

بی حوصلگی هایم را ببخش

بد اخلاقی هایم را فراموش کن

بی اعتناییهایم راجدی نگیر....

درعوض من هم تورا می بخشم

که مسبب همه اینهایی...!
و

به چشمهایت بگو

نگاهم نکنند

بگو وقتی خیره ات می شوم

سرشان به کارخودشان گرم باشد....

نه آن که فکرکنی خجالت می کشم ها..!

نه !

حواسم نیست

عاشقت می شوم....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 17:27
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 16:19
+2
parisa
parisa
ﺩﻧﺒﺎﻝ “ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ” ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ !
ﺍﺭﺯﺵ “ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﻥ ” ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 00:29
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب که
نمی دانستم

به کدام یک از دردهایم بگریم

کلی خندیدم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 22:37
+2
saqar
saqar
در CARLO
دلم که میگیردبغض میکند

میشود وبال گردنم

دردهایم خیلی نیستند توهستی و فراموش کردنت

لعنتی دردم می اید وقتی بادردها یت کلنجارمی روم!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 18:07
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
باران رحمت خدا همیشه می بارد,
تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 23:31
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ