یافتن پست: #هایم

نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ ...
ﮐﺴﯽ چه ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ و ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺷﺪﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﺎ ﺑﯽ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﺍﯾﻢ، ﻃﻠﺐ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺨﺸﺸﻬﺎ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﻘدر کن.
2 دیدگاه  •   •   •  1394/11/6 - 11:54
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حتی اگر....
دستت از من کوتاه باشد
باز هم موهایم را
برایت بلند نگه می دارم
دریچه ی قلبم را می بندم ؛
مبادا
غبار دوست داشتن کسی
روی آن بنشیند!
مثل یک مرد
از زنی که به من سپرده ای
مراقبت می کنم...
دیدگاه  •   •   •  1394/11/5 - 17:15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دانشمندان کم کاری می کنند!

وگرنه تا به حال می بایست راهی اختراع شده باشد که با وجود مسافت احتمالی من و تو... گلی که تو میچینی همزمان در دستان من باشد... اناری که من دانه می کنم در لحظه بفرستم برای تو..

باید بتوانیم همدیگر را احضار کنیم در هنگام تماشای منظره ای زیبا! به هنگام تنفس بارانهای بزرگ و چشیدن طعم هایی که لذتش در سهیم کردن دیگری باشد ...

مردیم از حسرت "کاش تو اینجا بودی " ها ...ازشان ناامیدم ! هنوز نتوانسته اند "چقدر جای تو خالیست"هایمان را درمان کنند !..........

اگرچه من با شعرم همیشه خواسته ام تو را به اکنونم صدا بزنم ....
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 18:36
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کودک که بودم وقتی زمین میخوردم مادرم مرا میبوسید و تمام دردهایم از یادم میرفت …

دیروز زمین خوردم ولی دردم نیامد اما به جایش تمام بوسه های مادرم یادم آمد !
دیدگاه  •   •   •  1394/09/4 - 19:52
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آیا شـبی برای دلم مـاه می شوی؟
یا باز هم مساوی یک آه می شوی؟

سربـاز زخـم خـورده ی شـطـرنـج عـاشـقی!
یک شب برای دلخوشی ام شاه می شوی؟

با کـام تـشـنـه بر سر چاهی رسیده ام
یوسف ترین ترانه ی این چاه می شوی؟

یک بیت وصف چشم تو ، یک بیت وصف زلف
بـا مـن در ایـن مـشـاعـره همراه می شوی؟

سر می کشد غم از در و دیوار بیت هایم
آیـا شـریـک ایـن غـم جانکاه می شوی؟
دیدگاه  •   •   •  1394/07/23 - 20:35
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فرهنگ بومی


من ایرانیم،پرز فرهنگ بومی.
سراسر محبت،پرازمهروخوبی

ز افتادگان ،دستگیری نمایم
ز کبر و دورویی ،ز پستی رهایم

ز رسم و رسوم و به دستور دینم
خبر دارم از روزی هم نشینم

ز همسایگان باید همراه باشم
ز غمهایشان هردم آگاه باشم

نباید کسی را برنجانم از خویش
گرفتم مرام امامان چو درویش

من ایرانیم،بومی سرزمینم
ببالم به این رسم و فرهنگ

که فرهنگ بومی بود افتخارم
به جز مهربانی پیامی ندارم

منم دخت خورشیدو این سرزمین
.....ست نامم خدائیست دینم
دیدگاه  •   •   •  1394/07/14 - 20:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یاد گرفته ام در خوشی هایم ...

کسی را شریک خنده هایم نکنم ...

چون یاد داده اند در غصه هایم ...

کسی شریک گریه هایم نیست ...
دیدگاه  •   •   •  1394/07/14 - 20:11
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کاش همه بدانند دیگر سوی نگاه هایم به سمت کسی

روانه نمی رود ...

نبض بغض هایم نمی تپد ...

دیگر هیچگاه سکوت گریه هایم نمی شکند ...

و ای کاش همه بدانند که من ...

* با تمام احساس مرده ام * ...
دیدگاه  •   •   •  1394/07/14 - 20:11
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اهایم زخم شده






الان دیدم جای کش جورابه!


ببخشیدفکرکردم مربوط به عشق و عاشقیه
دیدگاه  •   •   •  1394/07/14 - 20:05
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺧﺎﻟﻘﻲ ﺩاﺭﻡ
ﭼﻪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺧﺪاﻱ ﻋﺎﺷﻘی ﺩاﺭﻡ
ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻧﺪ ﻣﺮا ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻴﺪاﻧﺪ ﮔﻨﻪ ﻛﺎﺭﻡ . . .
::
♥♥♥♥♥
برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند . . .
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست چون خدایی هست . . .
آری و چه زیبا نوشته بود !
همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست .
دیدگاه  •   •   •  1394/07/7 - 20:57
+7
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ