یافتن پست: #پنهان

AmirAli
AmirAli

یک شبی مجنون نمازش را شکست




بی وضو در کوچه لیلا نشست.



عشق/ آن شب مسته مستش کرده بود



فارغ از جام الستش کرده بود.



گفت یا رب از چه خوارم کرده ای؟



گفت ای دیوانه لیلایت منم



در رگت پیدا و پنهانت منم



سالها با جور لیلا ساختی



من کنارت بودمو نشناختی


دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 09:29
+3
محمد
محمد
•براي تمام پدران..........

پدر پشت در نقاب خنده هايش را مي زند
و غم هايش را در جيبش مي ريزد و وارد خانه مي شود
پدر ناراحتي هايش را پشت روزنامه پنهان مي كند
پدر در تمام آينه ها فرياد مي زند : حال من خوب است
پدر دوستت دارم ها را با چشمانش مي گويد چون عشق پدر هميشگي است
پدر ، سايبان لحظه هاي باراني
چشمان پدر ، شعري است مردانه
پدر سرباز كهنه كار جبهه هاي روزگار
پدر براي من هميشه پدر خواهد ماند...........
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 15:54
+6
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
یلدا نام فرشته ای است بالا بلند، با تن پوشی از شب و ستاره

یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود ...

با اولین شب پاییز آمده بود

و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر آسمان می کشید

تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند .

یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت

و لابه لای خوابهای زمین لالایی اش را زمزمه می کرد

گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد !

یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت

آتش که می دانی همان عشق است ؛

یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد.

آتش در وجود یلدا بارور شد

فرشته ها به هم گفتند:

یلدا آبستن است، آبستن خورشید

و هر شب قطره ای از خونش را به خورشید می بخشد

و شبی که آخرین قطره را ببخشد، دیگر زنده نخواهد بود ...

فرشته ها گفتند:

فردا که خورشید به دنیا بیاید یلدا خواهد مرد

یلدا آفرینش را تکرار می کند.

راستی فردا که خورشید را دیدی به یاد بیاور که او دختر یلداست

و یلدا نام همان فرشته ای است که روزی از خدا پاره ای آتش قرض گرف
دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 12:07
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دوست واقعی تو کسی است که تشخیص دهد :

اندوه پنهان شده در لبخندت را

عشق پنهان شده در عصبانیتت را

معنای حقیقی در سکوتت را . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/09/26 - 12:43
+7
محمد
محمد
می پسندم زمستان را...
که معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد...و اشکی که در نگاهم می چرخد...
 و من به همه می گویم:سرمــــــا خورده ام!!!r
دیدگاه  •   •   •  1392/09/24 - 13:47
+5
محمد
محمد
اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی.
نبینمت که غریبانه اشـــــــــــک میریزی.
هنوز غصه‏ی خود را به "خنــــــــــــــــــــــــــده" پنهان کن
بخــــــــــــــــــند،گرچه تو با خنده هم غم‏انگیزی....
دیدگاه  •   •   •  1392/09/22 - 20:27
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی
ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی


ردپایی تازه از پشت صنوبرها گذشت ...


چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی



ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی



سایه زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت
آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی



باد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی



چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت
غنچه‌ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی



کشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منم
سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:30
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کاش می‌دیدم چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است

آه وقتی که تو لبخند نگاهت را

می‌تابانی



بال مژگان بلندت را

می‌خوابانی

آه وقتی که توچشمانت

آن جام لبالب از جان‌دارو را

سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی

موج موسیقی عشق

از دلم می‌گذرد

روح گل‌رنگ شراب

در تنم می‌گردد

دست ویرانگر شوق

پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر



من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد

برگ خشکیده ایمان را

در پنجه باد

رقص شیطان خواهش را

در آتش سبز

نور پنهانی بخشش را

در چشمه مهر

اهتزاز ابدیت را می‌بینم



بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست

اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست

کاش می‌گفتی چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است



فریدون [!]

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 18:49
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



فراموشت کردم ؟!



آری....

اما به چه قیمتی!؟



به قیمت کاهش دیدم . . .



ریزش موهایم . . .



خم شدن احساسم . .



و نقاب خنده که هر روز



بر چهره ام میزنم . . .



و دروغی پنهان . . .



من خوبم...

دنیا به کامت شیرین غریبه ی آشنای من . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 15:54
+3
AmirAli
AmirAli
گاهی بی صدا نگاهت میکنم …

مرا ببخش برای این نگاه های پنهانی ،

شاید اگر بغضم فرو نشیند

صدایت کنم …

.
دیدگاه  •   •   •  1392/09/9 - 19:29
+5
صفحات: 2 3 4 5 6 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ