یافتن پست: #چشمانم

saman
saman
از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب 

شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب

پشت ستون سایه ها روی درخت شب

 می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

می دانم آری نیستی اما نمی دانم

 بیهوده می گردم بدنبالت چرا امشب ؟

هر شب تو را بی جستجو می یافتم اما

 نگذاشت بی خوابی بدست آرم تو را امشب

ها ... سایه ای دیدم شبیهت نیست اما حیف

 ایکاش می دیدم به چشمانم خطا امشب

هر شب صدای پای تو می آمد از هر چیز

حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه

بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست

 شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی آرم تو که می دانی از دیشب

باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب

 ای ماجرای شعر و شبهای جنون من

 آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب

(نجیب زاده)

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 09:41
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
منتظـــر بارانـــم…
در خلوت کوچه هایم
باد می آید
اینجا من هستم ؛
دلم تنگ نیست….
تنها منتظر بارانم
تا قطره هایش بهانه ایی باشند
برای نم ناک بودن لحظه هایم
و اثباتی
بر بی گناهی چشمانم!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 22:15
+4
saman
saman

به چشمانم آموختم جز شاديها چيز ديگري را نبيند


اما غافل از اين بودم که اين چشم ها


به من خيانت خواهد کرد


و در مقابل غمها و تاريکي ها مرا تنها خواهند گذاشت


به خود گفته بودم زندگي را دگرگون خواهم کرد


تمام غمها و سياهي ها را به دست فراموشي خواهم سپرد


و آنها را در بستر زمان دفن خواهم کرد


اما غافل بودم و ندانستم زندگي بازيگريست


که آهنگ او هر لحظه تغيير ميکند


حال من مانده ام و تنهايي و يک دنياي غم و اندوه



(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 14:36
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آخرین تماشایت را پلک نخواهم زد ، مبادا تصویرت در چشمانم آواره شود . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اشک هایم چه بچه شده اند ..! گونه هایم را با سُرسُره اشتباه گرفته اند ..! هی با یاد تو ، از گوشه ی چشمانم سُر می خورند..!
(( احمد سعیدی ))
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:45
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


سیگار بین لبانم دلبری می کند . . . چشمانم تاریک تاریک تاریک . . . دستم را دراز می کنم گونه هایت را لمس کنم . . حجمی از دود می پاشد از هم تو . . . یک رویای دود آلود . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 12:27
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه عمر دستات به سوی آسمون بود .....

برای دعا ..... البته نه برای خودت .... که برای ما ......

دعای تو و اجابت خدا پشتوانه ی همیشه ی ما بود ........

دستان پینه بسته ات را میبوسم .......

به پاس دعای یک عمرت فقط یک خواهش از خدا دارم :

نور چشمانم "" مادرم "" را از من نگیر ........

سلامتی همه ی مادرا .........
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 23:27
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
مي‌روم شايد كمي حال شما بهتر شود

مي‌گذارم با خيالت روزگارم سر شود

از چه مي‌ترسي برو ديوانگي‌هاي مرا

آنچنان فرياد كن تا گوش عالم كر شود

مي‌روم ديگر نمي‌خواهم براي هيچ كس

حالت غمگين چشمانم ملال‌آور شود

بايد اين بازنده‌ي هر بار – جان عاشقم

تا به كي بازيچه اين دست بازيگر شود
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 10:39
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دلم پراست ... آنقدر که گاهی اضافه اش از گوشه ی چشمانم میچکد !!!


دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 18:52
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی می گویم دوستت دارم
شاید تصور کنی تنها چند واژه ی ساده را در کنار هم گذاشته ام

و جمله ای را بیان کرده ام

اما...

این تنها یک جمله نیست

همین جمله کوتاه

دنیای لبریز از رویا های سبز و سرخ است

آری همین چند واژه خود کتابیست سر شار از معنا !

دوستت دارم،یعنی بی حضور تو زندگی برایم بی معناست

بی تو دنیای من به سردی می گراید و چشمانم بی فروغ میگردد !

دوستت دارم،یعنی قلب من منزلگاه توست

و وجودم سرزمینی که تخت پادشاهی را تنها لایق تو می داند
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 16:02
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ