sasan pool
در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟ .....
نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی ......
برو بگذر از این بازار ، از این مستی و طنازی .....
اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی
ali rad
قطار راهت را بگیر برو … نه کوه توان ریزش دارد، نه ریز علی پیراهن اضافه، هیچ چیز مثل سابق نیست …
☺SAEED☻
یک روز رسدغمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط به اندازه دشت
افسانه ی زندگی چنین است
در سایه کوه باید از دشت گذشت
Mitra Mohebbi
یه زمونه ای شده
اگه برای عشقت کوه هم بکنی
به پای فرهاد بودنت نمیذاره…
میذاره به پای کنه بودنت!!
ronak
بیا با من مدارا کن که من مجنونم و مستم
اگر از عاشقی پرسی بدان دلتنگ آن هستم
بیا با من مدارا کن که دل غمگین و جان خستم
اگر از درد من پرسی بدان لب را فرو بستم
بیا از غم شکایت کن که من همدرد تو هستم
بیا شکوه از دل کن که من نازک دلی خستم
جدایی را حکایت کن که من زخمی آن هستم
اگر از زخم دل پرسی برایش مرحمی بستم
مجنونم و مستم به پای تو نشستم
آخر ز بدیهات بیچاره شکستم
برو راه وفا آموز که من بار سفر بستم
دگر اینجا نمی مانم رهایی از وفا جستم
برو عشق از خدا آموز که من دل را بر او بستم
نمی خواهم تو را دیگر بدان از دام رستم
مجنونم و مستم به پای تو نشستم
آخر ز بدیهات بیچاره شکستم
مجنون و دل را به چشمان تو بستم
هشیار شدم آخر از دام تو جستم
مجنونم و مستم ....
عاشقم و خستم....
Mitra Mohebbi
اگر زن یا مادر زن شما در حال غرق شدن باشندو شما فقط یک حق انتخاب داشته باشید : به سینما می روید یا کوهنوردی؟؟؟؟؟
sasan pool
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست
من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست
غمدیده ترین عابر این خاک منم من
جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست
در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا
مانند کویری که در آن قافله ای نیست
می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس
در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست
شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد
هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست