یافتن پست: #گم

zahra
zahra
کاربردهای مختلف " مردن " در فرهنگ بیانی ما برو بمیر : برو گمشو بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد می میرم برایت : عاشقتم می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی نمردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد مردیم تا ... : صبرمان تمام شد مرده : بی حال مردنی : نحیف و لاغر مردم : خسته شدم من بمیرم ؟ : راست می گی !!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 14:59 توسط Mobile
+5
payam65
payam65
بهترین روز دیدن تو بهترین حرف گفتن تو

زندگی هستی و بودن یعنی خواستن،خواستن تو





بهترین خاطره از تو یادگار عمر من تو





دورترین راه واسه ی من کمترین فاصله از تو





پرسیدی از عشق اول فقط از رو بچگی بود





چی بگم از عشق دوم اونم از رو سادگی بود





دلم عادت قریبی به هوای عاشقی داشت





عشق سوم اومد از راه رو هوا زد دلمو برد





عشق بعد از سر لج بود چند صباحی بود و بس بود





وقتی از سرم بدر شد دفع صد بلا و شر شد





اما تو، تو آخرینی
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 13:23
ALI SHABAN
ALI SHABAN
من براي سال ها شعر میگم و میخونم .
سال ها بعد كه چشمان تو عاشق ميشوند.
افسوس كه قصه ي مادربزرگ درست بود.
* هميشه يكي بود يكي نبود *
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 12:33
+8
peyman
peyman
تسلیتـــــــــــــــــ

تسلیت قلب صبورم تسلیت

غم بیامد در سرورم تسلیت

چشم دل سویی ندارد در نگاه

چشم کورم ای نهورم! تسلیت

درد دل را در خفا گم کرده ام

گمشده درمان! نشورم تسلیت

جسم ....

پیر

و

روح ....

خالی می کنم

ای وجودم! ای غرورم! تسلیت

تسلیت ای بعد من خواهان من

مرده را من در مرورم تسلیت
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 10:21
+4
مهسا
مهسا
تو این تبلیغه میگه، فلان صابون %۹۹ باکتریها رو میکشه. من از همینجا به اون %۱ باکتری، به خاطر این ایستادگیِ پر غرور و پر افتخارشون تبریک میگم..! {-32-}{-33-}
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 02:30
+10
arman
arman
لباس هایم که تنگ می شد
می بخشیدم به این و آن
ولی دل تنگم را ، حالا
چه کسی می خواهد !؟{-38-}{-38-}
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 21:51
+6
مهراوه
مهراوه
بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم گرچه میدانم كه عمری در غریبی زیستم . مثل رودی بستر این خاك را طی كرده ام . تا بفهمم عاقبت در جستجوی چیستم . در عبور از لحظه ها بر روی پای اشتیاق . لب شكست از خشكی اما همچنان می ایستم . دستهایت برگهای عمر سبزم را ربود .گرچه اینجا هستم اما در حقیقت نیستم . ای فریماه شب تار یاریم كن تا بدانم سایه گمگشته ای از كیستم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 21:48
+5
Alireza
Alireza
واقعا قهرمانان هرگز نمیمیرند(ناصر حجازی){-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 19:06
+6
امید
امید
عشق یعنی زخم كوه بیستون
عشق یعنی ناله های درد وخون
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
عشق یعنی یكه و تنها شدن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هرچه بینی عكس یار
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی حسرت شبهای گرم
عشق یعنی یاد یك رویای نرم
عشق یعنی تا ابد بی سرنوشت
عشقیعنی آخر خط بهشت
عشق یعنی گم شدن در لحظه‌ها
عشق یعنی آبی بی انتها
عشق یعنی شاعری دلسوخته
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
عشقیعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله برخرمن زدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:56
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
گریه نکن دیگه . . .

من که دیگه نیستم چشاتو بوس کنم و بگم خوشگل شدیاااا . . .

بعدش تو همون جوری وسط گریه هات بخندی .

گریه نکن دیگه . . . خب ؟

می شکنه دلم . . .

دل روح نازکه . . .

نشکونش . . .

خب؟
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:19
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ