Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
درجه:پزشک معتمد بیاتویونی [اطلاعات]

       
فوق تخصص بیماریهای خاص و صعب العلاج در حیطه درمان در پزشکی شرقی

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+25

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 50662
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
2141 پست
مرد - متاهل
1357-05-18
حالت من: مهربون
دکترا و بالاتر
Director-General of the UNMA
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
رفته ام
نميکشم
علوم وفلسفه شرقی
Subjective Physic
Nokia
سمند ال ایکس
181 - 105
un-ma.com
a-sh-f@live.com
09128890948
50

دوستان

(98 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(17 گروه)

برچسب ‌های شخصی

برچسب ‌های کاربردی

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پزشک معتمد بیاتویونی
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

من سکوت خویش را گم کرده ام
لاجرم دراین هیا هو گم شدم

من که خود افسانه میپرداختم

عاقبت افسانه مردم شدم ای
سکوت ای مادر فریاد ها
تو کجایی تا بگیری داد من

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:35
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

صدای پای گنجشک
تک برگ شاخه را لرزاند و پروازش اووصل برگ را کند
و بر زیر پای درخت انداخت

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:34
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

حقیقت و مجاز:
بلبلی شیفته می گفت به گل
که جمال تو چراغ چمن است گفت امروز که زیبا و خوشم رخ من شاهد هر انجمن است چون که فردا شد پژمرده شدم کیست آن کس که هوا خواه من است به تن این پیرهن دلکش من چو گه شام بیایی کفن است حرف امروز چه گویی فرداست که تورا بر گل دیگرکفن است همه جا بوی خوش و روی نکوست همه جا سرو گل و یاسمن است عشق ان است که در دل گنجد سخن است آن که همی بر دهن است بهر معشوقه بمیرد عاشق کار باید سخن است این سخن است می شناسم حقیقت ز مجاز چون تو بسیار در این نارون است
پروین اعتصامی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:33
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خون دل
مرغی به باغ رفت و یک میوه کند وخورد نگه ز دست چرخ به پایش رسید سنگ خونین به لانه آمد وسر زیر پر کشید غلتید چون کبوتر با بازکرده چنگ بگریست مرغ خرد که برخیزو سرخ کن مانند بال خویش مرا نیز بال و چنگ نالید و گفت خون دل است نه رنگ وزیب صیاد روزگار به من عرصه کرد تنگ آخر تو هم ز لانه پی دانه بر پری از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ در سبز گر روی کندت دست جور پر بر بام گر شوی کندت سنگ فتنه لنگ آهسته میوه بکن از شاخی و برو در باغ و مرغزار مکن هیچگه درنگ میدان سعی و کارشما راست بعد از این ما رفتگان به نوبت خود تاختیم خنگ پروین اعتصامی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:31
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سپید در دور دست قویی پرید بی گاه از خواب شوید غبار نیل ز بال و پرسید لب های جویبار لبریز موج زمزمه در بسترسپید در هم دویده سایه و روشن لغزان میان خرمن دوده شب تاب می فروزد در آذر سپید همپای رقص نازک نی زار مرداب می گشاید چشم تر سپید خطی ز نور روی سیاهی است گویی بر آبنوس درخشد زر سپید دیوار سایه ها شده ویران دست نگاه در افق دور کاخی بلند با مرمر سپید
سهراب سپهری

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:30
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

در باغ  ” بی بر گی ” زادم .. و در ثروت فقر غنی گشتم
و از چشمه ی ایمان سیراب شدم

و در هوای دوست داشتن ، دم زدم
و در آرزوی آزادی سر بر داشتم
و در بالای غرور ، قامت کشیدم

و از دانش ، طعامم دادند
 … و از شعر، شرابم نوشاندند
و از مهر ، نوازشم کردند
و ” حقیقت ” دینم شد و راهِ رفتنم
و ” خیر ” حیاتم شد و کارِ ماندنمو ” زیبایی” عشقم شد و بهانه ی زیستنم
**دکتر شریعتی**

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:29
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

هر صبحدم که پنجره را باز میکنم تا شامگاه در هوای شعر  تو پرواز میکنم .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:28
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بهترین بهترین من: خوب خوب نازنین من!
نام تو همیشه مرا مست میکند
بهتر از شراب بهتر از تمام شعرای ناب!
نام تو ،اگر چه بهترین سرود زندگی است
من تو را به خلوت خدایی خیالی خود:
"بهترین بهترین من"خطاب میکنم، بهترین بهترین من!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:26
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

با توام ، با تو که دستت دست دنیا ساز رنجه با توام با تو که بغضت معنی آواز رنجه اگه یخ باد ستمگر پی قتل عام برگه اگه این باغ برهنه باغ تاراج تگرگه اگه بی پناهی گل رنگ بی پناهی ماست دستتو بذار تو دستم وقت پیوند درختاست رو تن سخت درختا بنویس و دوباره بنویس که شکست یک شقایق مرگ باغ ، مرگ باهار نیست

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:25
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دلی شکسته تر از نای نی لبک دارم یواش! دست نزن! شیشه ام ترک دارد چه قدر وسوسه در چشم انتخاب من است که بر صداقت آیینه نیز شک دارم رفیق! بار غریبی به دوش من ماند ست که احتیاج به یک دوست یک کمک دارم صدا زدم که: به من در قبال سکه ی زخم چه می دهید؟ یکی گفت: من نمک دارم من و تو هردو غریبیم و آشنای سکوت خوشم به این که غمی با تو مشترک دارم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:24
+2