امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+2

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 18061
رضا
229 پست
مرد
حالت من: آروم و عادی
ديپلم
ايران
ندارم

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(48 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

برچسب ‌های کاربردی

رضا
رضا
عشــق اگــر خـط مــوازی نیسـت،چیسـت؟ یـ ـا کتـاب جملــه ســازی نیســت،چیسـت؟! عشـق اگــر مبنــای خلــق آدم اســت پـس چــرا ایـن گـونـه گنــگ و مبهــم اسـت؟ پـس چــرا خـط مـوازی مـی شـود!!! از چـه رو هــر عشـق،بــازی مـی شــود؟!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 13:04
+2
رضا
رضا
خیال دلکش پرواز در طراوت ابر به خواب می ماند. پرنده در قفس خویش خواب می بیند. پرنده در قفس خویش به رنگ و روغن تصویر باغ می نگرد . پرنده می داند که باد بی نفس است و باغ تصویری است . پرنده در قفس خویش خواب می بیند .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:37
+3
رضا
رضا
میان ابرها سیر می‌کنم هر کدام را به شکلی می‌بینم که دوست دارم می‌گردم و دلخواهم را پیدا می‌کنم میان آدم‌ها اما کاری از دست من ساخته نیست خودشان شکل عوض می‌کنند بـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد … بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــد بــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت مــرا بـبـخـش …
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:17
+4
رضا
رضا
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند. قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است. بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند. تارموی توست اما ریشه ی عمر من است.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:11
+4
رضا
رضا
بچه ها شوخي شوخي به گنجشکها سنگ مي زنند...... و گـنــجـشکـهـا جـدي جـدي مـي مــيــرنـد...... آدمــها شوخي شوخي زخم مي زنند...... و قلبها جدي جدي مي شکنند...... و تو شوخي شوخي لبخند مي زني...... و من جدي جدي عاشق ميشم !!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:03
+1
رضا
رضا
سلام
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 11:28
+3
رضا
رضا
گفتی بمان می خواستم... اما نمی شد گفتی بخند بغز گلویم وا نمی شد گفتم که می ترسم من از سحر نگاهت گفتی نترس ای خوب من... اما نمی شد می خواستم ناگفته هایم را بگویم یا بغز می آمد سراغم... یا نمی شد. گفتی که تا فردا خدا حافظ ولی آه... آن شب نمی دانم چرا فردا نمی شد..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 20:44
+4
رضا
رضا
من بهارم تو زمين من زمينم تو درخت من درختم تو بهار ناز انگشتای بارون تو باغم می‎كنه ميون جنگلا تاقم می‎كنه تو بزرگي مث شب اگه مهتاب باشه يا نه تو بزرگي مث شب خود مهتابي تو اصلا، خود مهتابي تو تازه، وقتي بره مهتاب و هنوز شب تنها بايد راه دوري رو بره تا دم دروازه‎ي روزـ مث شب گود و بزرگي مث شب تازه، روزم كه بياد تو تميزي مث شبنم مث صبح تو مث مخمل ابري مث بوي علفي مث اون ململ مه نازكي: اون ململ مه كه رو عطر علفا، مثل بلاتكليفی هاج و واج مونده مردد ميون موندن و رفتن ميون مرگ و حيات مث برفايی تو تازه آبم كه بشن برفا و عريون بشه كوه مث اون قله‎ی مغرور بلندی كه به ابراي سياهي و به بادای بدی می‎خندی…
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 19:48
+5
رضا
رضا
.:: از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه بي تو بودن را باور ندارم ::.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 18:37
+6
رضا
رضا
@ronak در دل و جان خانه کردی عاقبت هر دو را دیوانه کردی عاقبت آمدی کآتش در این عالم زنی وانگشتی تا نکردی عاقبت ای ز عشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کردی عاقبت من تو را مشغول می​کردم دلا یاد آن افسانه کردی عاقبت عشق را بی​خویش بردی در حرم عقل را بیگانه کردی عاقبت یا رسول الله ستون صبر را استن حنانه کردی عاقبت شمع عالم بود لطف چاره گر شمع را پروانه کردی عاقبت یک سرم این سوست یک سر سوی تو دوسرم چون شانه کردی عاقبت دانه​ای بیچاره بودم زیر خاک دانه را دردانه کردی عاقبت دانه را باغ و بستان ساختی خاک را کاشانه کردی عاقبت ای دل مجنون و از مجنون بتر مردی و مردانه کردی عاقبت کاسه سر از تو پر از تو تهی کاسه را پیمانه کردی عاقبت جان جانداران سرکش را به علم عاشق جانانه کردی عاقبت
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 13:07
+1
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر