باران می اید.....باران تمام می شود...اما هنوز من خیس ماندم....تو می ایی.تو می روی...اما هنوز من..من..لا به لای همیشه همین چند سطر پیدایت می کنم...غیب نمی گویم....همیشه قبل از اینکه دیده باشی عطر یاس را حس می کنم.......................................
یارو میره مهمونی " شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره !!! بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه! صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل با لباس خواب میبینه میگه: شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ میگه: من ..خرگاو الاغ نفهم بیشور
برادرم اومده میگه : روزه ای ؟ من : چرا نباید نباشم ؟ برادرم : آخه الان تو رساله خواندم روزه به معلول های ذهنی واجب نیست ! آخه این همه لطف و عشق و محبتو چطوری من هضم کنم؟