*elnaz* *
آن قدر این بغض های سنگین را فرو دادم معده ام درد گرفته..نمی توناد این همه درد را یک جا هضم کند...
*elnaz* *
وقتي دلت خسته شــد ، ديگر خنده معنايي ندارد فـقـط مي خندي تا ديگران ، غم آشيانه کرده در چشمانت را نـبـيـنـنـد ! وقتي دلت خسته شــد ، ديگر حتي اشکهاي شبانه هـم آرامت نمي کنند فـقـط گريه مي کني چون به گريه کردن عادت کرده اي ! وقتي دلت خسته شــد ، ديگر هيچ چيز آرامت نمي کند به جز دل بريدن و رفتن....
*elnaz* *
می ترسم می ترسم از این خواب که هر لحظه مرا دورتر می برد و هرچه بیشتر شانه هایم را تکان می دهی بیشتر خواب ساعتی را می بینم که در گورستان زنگ می زند ...
*elnaz* *
ما سم ِ مار را با پادزهر خنثی می کنیم اما سم ِ کلمات را چه گونه ؟ نمی دانم! حالم خوب نیست! حسین پناهی
*elnaz* *
...کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم. سهراب
*elnaz* *
آن كوچه ي پر ز ماجرا يادت هست؟
و بازي گرگم به هوا يادت هست؟
باران كه گرفت هر دومان خيس شديم
مانند گل و پرنده ها يادت هست؟
روزي كه تو را باز صدا زد مادر
گفتي:‹‹نمي آيم به خدا ››يادت هست؟
در بازي گرگم به هوا مادر برد
از من كه تو را كرد جدا يادت هست؟
آن روز گذشت و بهاري ديگر
نگذاشت به باغ ما پا يادت هست؟
تو نیستی که ببینی
*elnaz* *
دانشجو گر عاشق شود . بي پرده مشروط مي شود چيزي شبيه آب هويج با كوفته مخلوط مي شود
*elnaz* *
عميق ترين درد در زندگی مردن نيست،بلکه نداشتن کسی است که الفباي دوست داشتن را برايت تکرار کند،و تو از اون رسم محبت بياموزی
*elnaz* *
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري رد ميشي بر ميگرده نگات ميكنه، بدون براش مهمي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي افتي برميگرده با عجله مياد به سمتت، بدون براش عزيزي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي برميگرده نگات ميكنه، بدون براش قشنگي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه ميكني باهات اشك ميريزه، بدون دوستت داره
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري با يكي ديگه حرف ميزني تركت ميكنه، بدون عاشقته
شايد يه كسي شب ها براي اينكه خواب تورو ببينه به خدا التماس مي كنه ،
شايد يه كسي به محض ديدن تو دستش يخ ميزنه و تپش قلبش مرتب بيشتر ميشه ،
مطمئن باش يه كسي شب ها به خاطر تو توي درياي اشك مي خوابه ،
ولي تو اون رو نمي بيني!