*elnaz* *
کسی دراین سوز و سرما دست هایت را نمیگیرد
در جیب بگذارشان...
شاید ذره ای خاطره ته جیبت مانده باشد...
که هنوز هم گرم است!
*elnaz* *
گاهی دلت می شود همانند دیواری سفید
در دستان کودکی خودکار به دست
که تنها چند خط درهم و مبهم می کشد
و البته عمیق . . .
*elnaz* *
خیلی به ما نزدیک شده بود
دیگر داشت به حریم شخصیمان سرک میکشید
خوب رویش را کم کردی دیگر جرات نمیکند سمت ما بیایید
متوجه نبودی؟!
محبت را میگویم…
*elnaz* *
من ازاین کاش ها بیزارم…
بیزارم وقتى که مرا با خودبه رویاى قشنگت می برند…
مى برند و با برگشتنم دوباره غمى بزرگ رابه دلم می نشانند!
اسم قرصش ترامادول
1392/03/5 - 19:50