یافتن پست: #آغوش

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آغوشی باش و مرا به اندازه تمام اشتباهاتم بغل كن،

بدون آنكه حرفی میانمان رد و بدل شده باشد،

فقط نگاه باشد ونفس،

زندگی انقدر ها دوام نمی آورد،

همین حالا هم دیر است
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:20
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

در آغوشم بودی! قطره اشکی بر گونه ات لغزید خواستم با انگشتانم آن قطره اشک را پاک کنم اما...! اما، آن قطره اشک برای انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ یادم آمد....! آن هنگام که خداوند تو را می آفرید خاک تو را با اشکهای من سرشت، راستی به گونه های خیس من نگاه کن، اشکهای من برای انگشتان تو آشنا نیست!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 12:23
+3
be to che???!!
be to che???!!

از يه جايي به بعـد . . .


مـرض چكـــ كردن موبايلتــــ خوبــــ ميشه

حتي يه وقتايي يادتــــ ميـره گوشي داري

ديگه دلشوره داري كه گوشيتو جا بذاري

يا اس امـ اسي بي جوابــــ بمونه


از يه جايي به بعـد . . .

ديگه دوستــــ نداري هيچ كس رو

به خلوتــــ خودتــــ راه بدي

حتي اگه تنهايي كلافه اتــــ كرده باشه


از يه جايي به بعـد . . .

وقتي كسي بهتــــ ميگه دوستتــــ دارمـ

لبخنـد ميزني و ازش فاصله ميگيـري


از يه جايي به بعـد . . .

هـر روز دلتــــ براي يه آغـوش امـن تنگــــ ميشه

اما ديگه به هيـچ آغوشي فكــر نميكني


از يه جايي به بعـد . . .

از اينكه دوستتــــ داشته باشن ميتــرسي

جاي دوستـــــ داشته شدن ها

توي تن و فكـر و قلبتــــ ميسوزه


از يه جايي به بعـد . . .

فقط يه حس داري... حس بي تفاوتي

نه از دوستـــــ داشتن ها خوشحال ميشي

و نه از دوستـــــ نداشتن ها ناراحتــــ


از يه جايي به بعـد . . .

توي هيجان انگيـزترين لحظه ها همـ

فقط نگاه ميكني . . .


1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 00:42
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
امشبم، آغوشت نیست، اما!

خیالت را به آغوش میکشم

عطر تنت را میبویم؛

نوازش صورتت را

با گونه هایم......

به هیچ نمیدهم.....

امشب اینگونه است!

فردا شب و شبهای دگر را چه کنم !!!؟

دلم می گیرد

وقتی ...

می نویسم فقط برای تو ...

ولی ...

همه می خوانند جز تو

میترسم.......!

میترسم.....

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﯿﺶ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ

ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻩ ام،ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ

ﺳﺮﺍﻏﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ،ﺷﺮﻡ ﺩﺍﺭﻡ

ﺑﮕﻮﯾﻢ...............

میخواهد تنهایم بگذارد..........!

دلم مرگ میخواهد.........!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میخواهم فراموش کنم غمم را
بازپناه می آورم به تو
به عشق تو
نگاه تو
سلام تو
تشنه صدایت میشوم
تشنه آغوشت
تشنه "جانم" گفتنت
که همچون قند آب میشود درقبلم
ومرا به اوج احساس می رساند
خود نمی دانی
اما همه کسم شده ای
تنها دلیل بودنم ماندنم و ادامه دادنم
توخود نمیدانی همه کسم شده ای
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 17:59
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عزیز من

ای کاش من و تو در گلبرگ بودیم تا در هنگام خزان

من زودتر از تو می افتادم تا وقتی تو می افتی تو را در آغوش بگیرم...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 16:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قلبم را عصب کشی کرده ام.دیگر نه از سردی نگاهی میلرزد و نه از گرمی آغوشی میتپد...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:18
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


حــال ِ مــن خــوب است امــا عــالی می شــوم وقــتی کــه تــــو… با نگــرانی در آغوشــم می گــیری و می گویــی : ” نــه عــزیزم ، تو خــوب نیســتی  …


دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:02
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
نمیدانم دوستش دارم یا نه؟ با هم قدم میزنیم، با هم میخوابیم، دلم ک میگیرد آغوشش را باز میکند و بر گونه هایم بوسه میزند نمیدانم دوستش دارم یا نه؟! را ...  

               
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:25
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .

دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .


اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!


وَ حآل هــَم کِه . . .


گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .


زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .


وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .


گریـــه کنی . . .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 13:28
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ