یافتن پست: #اشک

mahdis nfs
mahdis nfs

مردم ساعت 1 شب یواشکی از خونه میزنن بیرون میرن پارتی و اینا.... منم ساعت 1 شب از اتاقم میزنم بیرون میرم یواشکی نون پنیر میخورم :| :D :v
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 23:44
+9
AmiR
AmiR
If i were a tear in ur eye i wood roll down onto ur lips.But if u were a tear in my eye i wood never cry as i wood be afraid 2 lose u!


اگه من اشکی توی چشمای تو بودم از روی چشمات لیز میخوردم و روی لب هات فرود می اومدم.
اما اگر تو اشکی توی چشمای من بودی از ترس از دست دادنت من هیچ وقت گریه نمیکردم!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 23:30
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اشک از تو فراری نیست
با مرگ که چاره نیست
این سنگ سیاه هر دم
فریاد زند رفتی
باور که نمیگنجد از رفتن تو اما...
دستان که یخ بسته...
از رفتن گرمایت...
از من که گذشتن نیست
هر لحظه من و یادت...
از حکم فلک گریان
عجزم که تو آمرزد
من را که به صبر دستی
من بی تو چه کار آیم؟
...
دست نوشته های یاسی
برای خواب های آشفته ی شبانه ام که هر لحظه تابم را می رباید.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 17:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه ماهی ک تو اکواریوم زار میزنه

تا توی اشکهای خودش زندگی کنه
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 17:46
+2
roya
roya

naghashi-haye-khoda-1.jpg


گاهی دلم می خواهد ،وقتی بغض میکنم،


 


خدا از آسمان به زمین بیاد ،اشک هایم را پاک کند،دستم را بگیرد و


 


بگوید: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!


 


بیا بریم...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 16:49
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می خواستم کنار تو باشم ولی نشد

پیکی به افتخار تو باشم ولی نشد

می خواستم به حکم دل خود ورق ورق

بازنده قمار تو باشم ولی نشد

می خواستم به واسطه اشک های خویش

یک چشمه از بهار تو باشم ولی نشد

حاضر شدم به شکل دو دستت در آیم و

عمری در اختیار تو باشم ولی نشد

وقتی که خسته می شوم از شهر بی حدود

زندانی حصار تو باشم ولی نشد

باران مهر باشی و من چون کویر لوت

عمری در انتظار تو باشم ولی نشد

بعد از هزار و یک «نشد» از یاس خواستم

خیام روزگار تو باشم ولی نشد...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 15:49
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلیام هم هستن که وقتی باهاشون آشنا نشدی با خودت میگی "کاشکی با این آشنا بشم......
.
.
.
.
.
.

..."،و وقتی آشنا شدی با خودت میگی"گه خوردم"
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 15:47
+4
saman
saman
در CARLO

مواد لازم برای تهیه یک دختر امروزی:


 


انواع لوازم آرایش:      7کیلو


عشوه و ادا و اطوار:    40خروار


قر و فر :                        50 دور در دقیقه


زبان:                             20 متر


قدرت بیان:                   4300 اسب بخار


قدرت اشک ریزی:       6 لیتر در ساعت


منطق:                         25 گرم


قدرت درک:                  نیم مثغال


لجبازی :                      به میزان لازم

3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 16:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم لک زده واسه یه عاشقانه ی اروم
که تو رو سفت بغل کنم
بزاری ازهمه گله کنم
از همه این غمهایی که چشم تورو دور دیدن و ازارم دادن...
گریه کنم و تو اشکامو پاک کنی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 16:15
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

کاشکی گاهی وقتا...
خدا از پشت ابر ها بیاد بیرون
...
گوشم رو محکم بگیره و داد بزنه
... آهااااای...!!!
بشین سر جات اینقده غر نزن.... همینه که هست...!!
بعد یه چشمک می زد
... و آروم توی گوشم میگفت...
همه چی درست میشه...

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:53
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ