یافتن پست: #اشک

korosh
korosh

خداوند زمین را آفرید و گفت :


به به چه زیباست.سپس مرد را آفرید و گفت : جانمی این دیگه آخرشه !


و بعد هم زن را آفرید و با کمی اخم گفت : اشکالی نداره آرایش میکنه !!!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 14:24
+4
korosh
korosh
اگر طاووس برای ناز کردن و روباه برای فریب دادن وتمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای قارقار کردن داشته باشی دیگر نیازی به زن گرفتن نداری
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 14:15
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود

باران به دامن است هوای گرفته را

وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود

آخر محاق نیست که ماه دو هفته را

برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب

آورده ام به دیده گهرهای سفته را

ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین

بیدار کردی آن گل در خاک خفته را

گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست

تب موم سازد آهن و پولاد تفته را

یارب چها به سینه این خاکدان در است

کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را

راه عدم نرفت کس از رهروان خاک

چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را

لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر

تا باز نشنود ز کس این راز گفته را

لعلی نسفت کلک در افشان شهریار

در رشته چون کشم در و لعل نسفته را
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:50
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

در آغوشم بودی! قطره اشکی بر گونه ات لغزید خواستم با انگشتانم آن قطره اشک را پاک کنم اما...! اما، آن قطره اشک برای انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ یادم آمد....! آن هنگام که خداوند تو را می آفرید خاک تو را با اشکهای من سرشت، راستی به گونه های خیس من نگاه کن، اشکهای من برای انگشتان تو آشنا نیست!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 12:23
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
آدم و حوا

دادستان : نام تو چه بود ؟

آدم : آدم .

دادستان : فرزنده ؟

آدم : من را نه مادری و نه پدری بود بنویسید اول یتیم عالم خلقت .

دادستان : نام محل تولد ؟

آدم : بهشت پاک .

دادستان : اینک محل سکونت ؟

آدم : زمین خاک .

دادستان : آن چیست که بر گرده داری ؟

آدم : امانت است .

دادستان : قد تو ؟

آدم : روزی چونان بلند که همسایه خدای و اینک به قد سایه بختم به روی خاک .

دادستان : اعضای خانواده ؟

آدم : حوای خوب و پاک / قابیل خشمناک و هابیل خفته در خاک .

دادستان : روز تولدت ؟

آدم : در روز جمعه ای / به گمانم که روز عشق .

دادستان : رنگ تو ؟

آدم : اینک فقط سیاه ز شرم چونان گناه .

دادستان : چشمانت ؟

آدم : رنگی به رنگ بارش باران که ببارد ز آسمان .

دادستان : و وزن تو ؟

آدم : نرم چونان سبک که پرم در هوای دوست و نه آنچنان وزین که نشینم بر این زمین .

دادستان : جنست ؟

آدم : نیمی مرا ز خاک و نیمی دگر خدا .

دادستان : شغل تو ؟

آدم : در کار کشت امیدم به روی خاک .

دادستان : شاکی تو ؟

آدم : خدا .

دادستان : نام وکیل مدافع ؟

آدم : آن هم فقط خدا .

دادستان : جرم تو ؟

آدم : یک سیب از درخت وسوسه .

دادستان : تنها همین ؟

آدم : همین .

دادستان : حکم تو ؟

آدم : تبعید در زمین .

دادستان : همدست تو در گناه ؟

آدم : حوای آشنا .

دادستان : ترسیده ای ؟

آدم : کمی .

دادستان : از چه ؟

آدم : که شوم من اسیر این خاک .

دادستان : آیا کسی به ملاقات تو آمده ؟

آدم : بلی .

دادستان : که ؟

آدم : گاهی فقط خدا .

دادستان : داری تو گلایه ای ؟

آدم : دیگر گلی ای نه ولی !

دادستان : ولی چه ؟

آدم : حکمی چنین آن هم به یک گناه ؟

دادستان : دل تنگ شده ای ؟

آدم : زیاد .

دادستان : برای که ؟

آدم : تنها فقط خدا .

دادستان : آورده ای سند ؟

آدم : بلی .

دادستان : چه ؟

آدم : 2 قطره اشک .

دادستان : تو داری ضامنی ؟

آدم : بلی .

دادستان : چه کسی ؟

آدم : تنها کسم خدا .

دادستان : و آخرین دفاع ؟

آدم : میخوانمش چونان که اجابت کند دعا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 12:20
+3
be to che???!!
be to che???!!


چرا خدا مردها رو افرید؟


1.هدف خاصی نبوده


2.گل اضافه مونده بود


3.نسخه ازمایشی بوده


4.اصلا کارخدا نبود


 


چرا خدا مردها را از روی زمین برنمیدارد؟


1.ازنظرخدا مردها وجودخارجی ندارند


2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم؟


3.وجود اینگونه درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد


4.حالا چه عجله ایه؟


 


اگرخدا مردها رو نمی افرید چی می افرید؟


1.چیزخاصی نمی افرید


2.پیراشکی


3.خروس دریایی


4.فضای خالی


 


اگر جمعیت مردها منقرض شود چه میشود؟


1.مگه قراره اتفاقی بیفته؟


2.خارشتر کویرلوت که افت نداره


3.اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد


4.یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر


 


چه وقت مردها عاشق میشوند؟؟؟


1.چه وقت مردها عاشق نمیشوند؟


2.هروقت مامانشون بگه


3.چون یکدفعه میشوند خودشان هم نمیدانند کی میشوند


4.یه روز از همین روزا


 


مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش میکنند؟


1.در همون وقتی که عشق جدید خود را پیدا میکنند


2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشود


3.بستگی تام و تمام به میزان تستر....دارد


4.رابطه مستقیم با نظرمادربزرگ کودک فهیم دارد.


 


معیارمردها برای انتخاب همسرچیست؟


1.هرکه پیش امدخوش امد


2.به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه


3.ده بیست سی چهل


دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:42
+1
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
گر طاووس برای ناز کردن و روباه برای فریب دادن وتمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای قارقار کردن داشته باشی دیگر نیازی به زن گرفتن نداری
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:38
+3
be to che???!!
be to che???!!

سر تا پای یک پسر خفن امروزی:


برای اینکه خودشونو  به یه پسر خفن امروزی تبدیل کنن کارای زیر رو مرحله به مرحله انجام می دن:


اول می رن از تو اتاق خواب مامان جونشون یواشکی موچین و چند تا کرم بر می دارن . بعد از رو یکی از عکسای مامان ابروهاشونو درست می کنن.چون ابروی بیشتر پسرشونو با پاچه ی بز پیوند زدن درنتیجه باید نصف ابرو رو بردارن به طور خیلی ضایع هر چی ضایع تر بهتر.بعد یه تیغ بر می دارن ۲-۳ تا خط عمودی میندازن تو ابروهاشون (که مثلا آره داداش ما این کاره ایم و تو دعوا وقتی داشیم یکی رو از ساختمون پرت می کردیم این بلا سرمون اومده (آب زررررشک حالا خوبه شلوارشونم نمی تونن بکشن بالاها ادعای دعوا کردنم می کنن).بعد کرمارو قاطی می کنن یه چیز مزخرفی در میاد اونو می مالن به صورتشون تا پوست یکم از حالت اسکاجی دراد.(البته اگه قبلش قید ریشو میشو سیبیلو بزنن!!!).


بعد با استفاده از تف و چسب مایع و روغن لادن و اتو مو موهاشونو رو به هوا نگه می دارن.هر قسمت از مو به یک سمت بره.(ضایع ترین مدلی که می تونن تا درست کنن تا بیشتر خوشگل شن).یا دستاشونو می کنن  تو پریز برق تا زود زود موهاشون درست شه.(این برای آدم های کم حوصله اس ولی اونطوری بیشتر ضایع می شن)


 


بعد می رن و یکی از تی شرتایی که ماله کوچیکیاشون بوده رو میارن (هر چی کوچیک تر بهتر)یه اسکلتی چیزی روش می کشن.حالا کم کم سعی کنن تی شرتو تنشون کنن. حالا یقه ی تی شرتونو تا سر نافشون جررررر می دن و دقت می کنن که شکمشون باید از زیر تی شرت بزنه بیرون.یه لباس زیره تنگ تنگ(ترجیحا به رنگ های قرمز یا بنفش یا آبی پر رنگ یا  زرد قناری یا سبز پر رنگ یا سرخابی)میپوشن و هر چقدر که در توانشونه میکشن پایین.دقیقا تا سر مرز!!!حالا یه شلوار کهنه و کوچیک و پاره پوره که از تو انباریشون پیدا کردن چند جاشو می سوزونن و سوراخ می کنن بعدمی پوشنش ولی لازم نیست که به خودشون زحمت بدن زیاد بالا بکشنش تا ۴ انگشت بالای رون بسه....


طوری که لباس زیرشون کاملا تابلو باشه.آفرین حالا کفشاشونو برمی دارنو تا می تونن با ماژیک روش حروف انگلیسی و چرت و پرت مینویسن چند جاشم پاره می کنن.


هر چی انگشتر و گردنبند پیدا می کنن به خودشون آویزون می کنن.چند تا عکس حشره مشره هم(مثل سوسک و خرچنگ و عنکبوت و خر چسونه و ...)رو بازوشون بکشن و چند تا پیکسل با طرح های ضایع هم به سر تا پاشون وصل کنن(از ساق هم استفاده می کنن تا ضایع تر شن).بعد یه عینک آفتابی که ۵ برابر چشماشونه رو می زنن حالا شلوارشون رو یکم بکشید پایین تر دستاشونو می کنن تو جیبشون. راستی آدامسشونو یادم رفت حداقل ۱۲ تا آدامس میندازن تودهنشون و میجون...

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:34
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
شوهره میاد خونه به زنش میگه:


من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون


زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است


ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست


شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره


زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟


شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره

 
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:05
+1
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


نـــــه کولــــیان کوهسنگــی نــــــــــه اشکال مبـــهم ایــن فنجان تــــــــــــلخ ! . . فـــــــال مرا در حـــــــال من ببــــین


دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 23:25
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ