مهدی
نه رفتنت برام سوال شد نه نبودنت!!! تنها يك بغض خفه ام كرد....... كه چگونه نگاهت كرد كه اينگونه تنهام گذاشتي!؟
shiva joOoOoOn
کارافتاه بودم ؛ درد فقدان
بچه کمر هستی مرا شکسته بود .
مادر جان ... تصادفی نیست که شش ماه است نزد تو خجلم و نتوانسته ام
مقرری ماهانه برایت بفرستم .
به خدا مادر ، در عرض این شش ماه در آمدم حتی آنقدر نبوده که یک
شب با شکم سیر بخواب روم ....
چه خواب ؟ چه شکم ؟ چه بد بختی؟ شش ماه تمام است که در کوچه و پس
کوچه ها ویلانم ...در عرض این شش ماه به صد جور مرض استخوانسوز
گفتار شدم ...
دیگر نمی توانم حرف بزنم ، بغض دارد خفه ام میکند ، بغض نیست ، مرگ
است ! مرگ در کار تحویل گرفتن پس مانده ی جان من است !
خدا حافظ مادر
شیرت را حلال کن ، به خواهر کوچکم هرگز نگو که خواهر نگون بختش
چطور زندگی کرد ، و چه طور مرد ؛ نه - مادر جان نگو .
♥ نگار ♥
ازم دوری اما دلت با منه
ازت دورم اما دلم روشنه
توو چشمای تو عکس چشمامه و توو چشمای من عکس چشمای تو
توی این لحظه هایی که دورم ازت،
همه خاطره هامونو خط به خط،
دوباره توو ذهنم نگاه می کنم
دارم اسمتو هی صدا می کنم
کی گفته از عشق ِ تو دست می کشم؟
دارم با خیال تو نفس می کشم
چه حس عجیبی، چه آرامشی
تو هم با خیالم نفس می کشی
می دونم تو هم مثل من دلخوری
تو هم مثل من بغضت رو می خوری
نگاهت پر از حرف و درد دله
ولی خب تموم میشه این فاصله
دوباره مث اون روزای قدیم
که با هم توو بارون قدم می زدیم
از احساس همدیگه حظ می کنیم
زمین و زمان رو عوض می کنیم
کی گفته از عشق ِ تو دست می کشم؟
دارم با خیال تو نفس می کشم
چه حس عجیبی، چه آرامشی
تو هم با خیالم نفس می کشی
می دونم تو هم مثل من دلخوری
تو هم مثل من بغضت رو می خوری
نگاهت پر از حرف و درد دله
ولی خب تموم میشه این فاصله
دوباره مث اون روزای قدیم
که با هم توو بارون قدم می زدیم
از احساس همدیگه حظ می کنیم
زمین و زمان رو عوض می کنیم
ازم دوری اما دلت با منه .
Ashkan ZEON
دیگه خستم از تکرار/دیگه اشکم از چشمام
نمیاد تا شاید یکم آروم بشم/دیگه نوری نداره حتی فانوس شب
حتی بارونشم دیگه پر از دود غلیظه/هرکیو میبینی میناله یا اینکه مریضه
همه باهم دیگه اینجا شدن غریبه/توی حرف راستشونم پر از فریبه
هرچی میخوای بابا نداره قدرت خریدش/پس ترجیح میده پای صحبت نشینه
خدا کو پس دلیل اینکه شکرت کنم/بگو این همه خالیو با چی پرش کنم
آرزوم شده 1 شب باشه صبحش روشن/هرکی میوفته نشه تنها خودش بلند
بزار غرش کنم بگم از بغض توی گلوم/از تن فروشی که میگه نخورده نون حروم
زوده هنوز خیلی حرف توی دل پژمردمه/سندشم همین ورقای خط خوردمه...
Ashkan Zeon
peyman
خیلی سخته بمونی تنها با یه دنیا بغض و آه
موقع رفتن واسه دلخوشیم حتی نکردی یه نگاه