زماني با اضطرا ب هرروزه ؛اشكهاي پنهاني؛خوابهاي آشفته؛
كز كردن در تنهايي؛تظاهر به آرامش؛ بغض فروخورده؛
روزهاي انتظار ؛انتظاري تلخ وسرد .
روزهاي لرزيدن ؛روزهاي ناله ي بيصدا؛روزهاي خاكستري؛
روزهايي كه خدا راميديدي.او هم غمگين بود.
روزهايي كه كسي بايد ميرفت.
از باغ می برند تا چراغانی ات کنند تا کاج جشن های زمستانی ات کنند پر کرده اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانی ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند! ای گل گمان نکن به شب جشن می روی شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی نشانه ایست که قربانی ات کنند فاضل نظری
دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟
.
دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟
.
دقت کردین همیشه سطح مسابقات از نظر کسی که قهرمان شده بسیار بالا بوده ؟
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت ...قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت