یافتن پست: #خلاص

M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
يه آبادانيه با يه فرانسويه راه ميرفتن، فرانسويه مي گه: ما ايفل رو ۱ ماهه ساختيم، فلان جا رو ۲ ماهه، خلاصه، هي گفت و گفت تا اين كه آبادانيه چشمش به برج آزادي افتاد، يهو گفت: اي بابا، اين كه الان اينجا نبود!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/20 - 14:10
+1
-2
sasan pool
sasan pool
خب به دلیل طولانی بودن داستان داستان را در قسمت دیدگاه میزارم.
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/20 - 13:19
+2
mina_z
mina_z
نکته زمخت و نه چندان ظريف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است{-18-}{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 11:57
+6
vahid
vahid
یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!! میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه…! بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 16:09
+2
vahid
vahid
یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!! میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه…! بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:37
vahid
vahid
یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!! میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه…! بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:36
zahra
zahra
یک گروه از محققین انسان شناسی داشتن روی تفاوت مغز نژادهای مختلف انسان تحقیق می‌کردند، اول مغز یک آمریکاییه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا اینا اینقدر با الکترونیک و کامپیوتر ور رفتن که تو مغزشون پر شده از IC و مدارهای الکترونیکی. خلاصه می‌ترسن دست به یک چیزی بزنند خراب شه، زود مغز یارو رو می‌بندند. بعد مغز یک ژاپنیه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا این وضعش از آمریکاییه هم خراب تره و مغزش شده پر از مدارای نوری و چیزای عجیب غریب، خلاصه مغز این رو هم جرات نمی‌کنند دست بزنند. بعد جمجمه یک [!] رو باز می‌کنند، می‌بینند تو ش فقط یدونه سیم ازین ور جمجه رفته اونور. باخودشون می‌گن: خوب ما اینو قطع می‌کنیم، اگه دییدم خیلی ضایع شد، فوقش دوباره وصلش می‌کنیم! خلاصه سیمه رو قطع می‌کنند، یهو گوشای [!] میافته!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 13:53
+5
ronak
ronak
بلند شو! فرياد بزن، جيغ بکش، خودتو بزن، موهات رو بکش، و... خلاصه يه جوري خوشحاليت رو از اينکه برات post گذاشتم نشون بده! ‎
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 13:35
+5
gha3m
gha3m
واسه افتِ فشار ، آب قند میخورن واسه افتِ تحصیلی ، معلم خصوصی می گیرن ، خلاصه واسه هر افتی یه کاری میکنن ولی من لامصــب الان دقیقا نمی دونم که واسه افتِ لایکِ شماها باید چیکار کنم =)))
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 01:26
+3
mahdi
mahdi
ماشينش روشن نميشد داريم حلش ميديم ميگم: خلاص كن,ميگه دنده رو؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ منو از شر وسوسه هاي نفساني
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:10
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ