یافتن پست: #دست

♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
بخدا غنچه شادی بودم ، دست عشق آمد و از شاخم چید ، شعله ی آه شدم صد افسوس ، که لبم باز بر آن لب نرسید .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/2 - 01:22
+3
xroyal54
xroyal54
وقتیکه پست هایی رو که هیچی لایک ندارن لایک میکنم، احساس خیر بودن بهم دست میده...
بععععله
دیدگاه  •   •   •  1392/06/2 - 00:30
+8
korosh
korosh

من را تو ببخش چشم من کور!
دستم برود به زیر ساطور!
تقصیر دلم نبود دزدی
چشم تو سیاه بود و مغرور!


 

دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 23:38
+10
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
من میگم منو شکستن

چشم فانوسمو بستن

تو میگی خدا بزرگه

ماه رو میده به شب من

من میگم آخه دلم بود

اون که افتاده به خاکه

تو میگی سرت سلامت

آینه ها زلال و پاکه

اینه که فاصله ها رو

نمیشه با گریه پر کرد

یکیمون بهار سرخوش

یکیمون پاییز پر درد

من میگم فاصله مرگه

بین دستای تو با من

تو میگی زندگی اینه

حاصل عشق تو با من

من میگم حالا بسوزم

یا که با غصه بسازم

تو میگی فرقی نداره

من که چیزی نمی بازم

من میگم اینجا رو باختی

عمری که رفته نمیاد

تو میگی قصه همین بود

تو یه برگی توی این باد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 21:28
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ای آن که به تدبیر تو گردد ایام

ای دیده و دل از تو دگرگون مادام

وی آن که به دست توست احوال جهان

حکمی فرما که گردد ایام به کام
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 21:25
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

برای تو از تمام گل های سرخ هستیم چیدم و دست هایم از خارهای وحشی زخمیت ، و تو باز هم می گویی کم است .


دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:34
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاغا شما هم وقتی میخواید برید دستشویی مثل گروه ضربت که دنبال مجرم باشن

میرین داخل و در و دیوار رو نگاه میکنید که سوسک نباشه یا فقط من سادیسمی ام ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:26
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دنیایم لبریز از رویای مرتفع توست
که پرنده پرنده
اوج می‌گیرد؛
و عشق
با رنگ آسمان
جاری می‌شود در چشم‌هایم
از تو...
دست‌هایت را دور من حلقه کن!
جایی پشت همین خیال‌های سبز
نفس‌هایت را
می‌شنوم،
خیره در عسلی چشمانت
"دوستت دارم" را
زمزمه می‌کنم
و در هرم آغوش امن تو آرام می‌گیرم
با بوسه‌هایت
دوباره و دوباره و دوباره
آرام

و این‌چنین لبریزم از تو...
کنارم بنشین
دست‌های سردم را بگیر
و خورشیدی‌ات را بتابان بر من!
گرم
مهربان
همیشگی
.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:25
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دنیایم لبریز از رویای مرتفع توست
که پرنده پرنده
اوج می‌گیرد؛
و عشق
با رنگ آسمان
جاری می‌شود در چشم‌هایم
از تو...
دست‌هایت را دور من حلقه کن!
جایی پشت همین خیال‌های سبز
نفس‌هایت را
می‌شنوم،
خیره در عسلی چشمانت
"دوستت دارم" را
زمزمه می‌کنم
و در هرم آغوش امن تو آرام می‌گیرم
با بوسه‌هایت
دوباره و دوباره و دوباره
آرام

و این‌چنین لبریزم از تو...
کنارم بنشین
دست‌های سردم را بگیر
و خورشیدی‌ات را بتابان بر من!
گرم
مهربان
همیشگی
.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:21
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در من تنیده
راز خیال‌های مبهم تو
آنجا که حلزون‌های لزج
لابلای برگ‌هایم می‌لولند آرام...!
منتظر ماندم
دست‌هایت را باز کنی
صدایم بزنی
انگشت‌هایت را بلغزانی بر ساقه‌هایم؛
حلزون‌ها را برداری و به کوچه بسپاری
منتظر ماندم
پر از هیاهوی تکرار ساعت
پر از دشنام عشق
پر از ترس
اضطراب
دلتنگی
درد
راستش را بگو
پشت پرچین باغ چه کسی داری سیب می‌خوری؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:20
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ