یافتن پست: #دود

saman
saman
در CARLO



یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم


دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟


آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم


قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!


گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.


حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟


آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...


گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه ؟


آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 16:59
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

من هرگز نخواستم از عشق افسانه ای بیافرینم،
باورکن من می خواستم که با دوست داشتن زندگی کنم-کودکانه و ساده و روستایی
من هرگز نمی خواستم از عشق برجی بیافرینم ،مه آلود و غمناک با پنجره های مسدود و تاریک

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 19:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چقـــدر سنگین كام می گیری ..!

گم كردن خاطراتی كه پی اش میگردی تقصیر ریه های تو نیست !

دود كن كسانی كه باعث سنگینی كام سیگارت شده اند...

آنها لیاقت آن خاطرات را ندارند ..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 16:36
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گلفشانی میکند ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند نای ما خاموش ولی این زهرهی شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی میکند گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی میکند سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی میکند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران میرسد با من خزانی میکند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 15:42
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ای کاش با عشق نمی آمدی
تا با دلزدگی بروی
ای کاش
دوستانه می آمدی
تا سلامی بگویی ، احوالی بپرسی
درددلی بکنی
چای نعناع بنوشی ، سیگاری با دود سبز بکشی
بوسه ای گرم بر گونه ام بزنی
و بروی…
حال که اینچنین سرد می روی
یادت باشد چیزی به جا نگذاری
مبادا برگردی وَ
اشکهایم را ببینی….
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 15:36
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سپید در دور دست قویی پرید بی گاه از خواب شوید غبار نیل ز بال و پرسید لب های جویبار لبریز موج زمزمه در بسترسپید در هم دویده سایه و روشن لغزان میان خرمن دوده شب تاب می فروزد در آذر سپید همپای رقص نازک نی زار مرداب می گشاید چشم تر سپید خطی ز نور روی سیاهی است گویی بر آبنوس درخشد زر سپید دیوار سایه ها شده ویران دست نگاه در افق دور کاخی بلند با مرمر سپید
سهراب سپهری

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:30
+4
roya
roya
در CARLO
آتش بزن مرگ،
ورقهای دفتر این زندگی را
تا کسی نخواند غمهای این تن لعنتی را
با دود همبستر شوم،
بروم تا نیس شوم
در شعر مرگ، 
زیر باران خیس شوم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 13:16
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
زن ظریفه نه ضعیفه

ضعیف اون مردیه که یک ساعت نمیتونه چشم و دلش رو نگه داره.......  

      
17 دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 16:06
+4
saman
saman
در CARLO
حکایت جالبیست اتاق ِ من . . . 

گیتار دود میکند 

سیگار ساز میزند 

و من . . . 

تمام میشوم !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:12
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک نخ آرامش دود میکنم به یاد ناآرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند . . .
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم . . .
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام . . .
یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته . . .
کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه . . .
یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده !
.H.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:29
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ