یافتن پست: #فریاد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مرد باید...
وقتی مخاطبش عصبانیه , ناراحته , میخواد داد بزنه
وایسه روبروش بگه :
تو چشام نیگا کن , بهت میگم تو چشام نیگا کن!!
حالا داد بزن , بگو از چی ناراحتی؟!!

... بعد مخاطب داد بزنه , گله کنه, فریاد بکشه , گریه کنه
حتی با مشتای زنونه ش بکوبه تو سینه مرد
ولی آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه...
همونجا باید بغلش کنه
نذاره تنها باشه!
حرف نزنه ها , توضیح نده ها
کل کل نکنه ها , توجیه نکنه ها
فقط نذاره احساس کنه تنهاست!!

مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو با سکوت ثابت کنه!!
با بغلش کردنش...
دیدگاه  •   •   •  1393/09/5 - 18:22
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دقت کردی هیشکی به داد سکوت ادم نمیرسه همه

منتظر فریادتن تا به دادت برسن
دیدگاه  •   •   •  1393/08/28 - 20:25
+3
sami
sami

فریاد بزن که کربلا ماتم نیست


میراث حسین، درد و داغ و غم نیست

جان مایه نهضت حسینی این است:


هر کس که به ظلم تن دهد، آدم نیست

2 دیدگاه  •   •   •  1393/08/4 - 01:08
+3
فریــآכ بــــی صــכآ
فریــآכ بــــی صــכآ
آخرین ویرایش توسط faryad در [1393/07/5 - 12:03]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/07/5 - 11:55
+10
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﻫﺎ


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺵ ﺁﮐﻞ ﻭ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﺮﺩﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺍﺧﺮﺍﺟﯽ ﻫﺎ ﻭ ﭼﺎﺭﭼﻨﮕﻮﻟﯽ ﻫﺎ ﻭ ..



ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻭﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻓﺮﻭﻏﯽ ﻭﺻﺪﺍﻫﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻮﻧﺪﮔﺎﺭﻣﻮﻥ
ﺷﺪﻥ
ﺳﺎﺳﯽ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺷﮑﯿﻦ ﻫﺎ ﻭ ﻋﻠﯿﺸﻤﺲ ﻫﺎ


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﮔﻨﺠﺸﮑﮏ ﺍﺷﯽ ﻣﺸﯽ ﻭﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﯾﺮﺁﺏ
ﻭﺧﺎﻃﺮﺧﻮﺍﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﭘﺎﺭﻣﯿﺪﺍ ﻭﻓﺎﺯﺕ ﭼﯿﻪ ﻭﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪﻩ


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺮﻕ ﺳﮕﯽ ﻫﺎﻣﻮﻥ
ﺷﺪﻥ ...
ﻭﺩﮐﺎ ﻫﺎ؛ ﻭﯾﺴﮑﯽ ﻫﺎ ﻭ ﮐﻨﯿﺎﮎ ﻫﺎﯼ ﻗﻼﺑﯽ


ﻭﺑﺎﻻﺧﺮﻩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍﻣﻮﻥ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﭽﻪ ﻣﺤﻞ ﻭﺍﺳﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ
ﺷﺪﻥ'''' ﺩﺍﻑ '''

ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﺷﺪ
ﺩﺭ ...
' ﺭﯾﺶ '


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ، ﻭ ﻣﺮﺩﯼ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ... تمام...


ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺑــﻮﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺎﺑﺎ ﭘُﺰ ﺩﺍﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﻟَﮑﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺴﺘﻦُ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌــــــــــﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﯼ ﺣﺮﻓﺖ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻧــــــﺸﻪ
مـــرد بودن یعـــــــــــنی برای شخصیت زن احترام قایل شدن
سلامتی همچین مَردایی


دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:05
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرد بآس وقتی از دست خانومش عصبانی میشه..
فریاد بزنه بعد کمربندش رو در بیاره
بره سمت خانومش ، کمربند رو بندازه دور کمرش و
با چشم غره بهش بگه:
بوس یا گاز؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 15:25
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







ﺁﻏﻮﺵ من ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗــــ♡♡ــــﻮ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ
ﺗــــــﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ...
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﻫﻢ ﺗﻮﯾﯽ ...:x






دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 21:59
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







دلــــــــــــــــــت که شکست،
ســـــــــــــــرت را بگیر بـــــــــــــالا ..!
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته، گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی ،...
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود…
صبور باش و ساکت.
بغضت را پنهان کن،
رنجت را پنهان تر . . . .






دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 17:27
+6
mohamadjavad
mohamadjavad
چوپان قصه مادروغگو نبود.اوتنهابود.وازفرط تنهایی فریاد گرگ سرمیداد.افسوس که کسی تننهایی اش رادرک نکردوهمه درپی گرگ بودند.دراینن میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 12:27
+6
سعید
سعید

از اعماق رویاهایم ،فریادهایم را سکوت میکنم
تا در حقیقت بمیرد این جسد متحرک
 میان اینهمه دروغ های واقعی
زیر آوارهای باران مانده ام با چتر آهنی
 میشوید خوبی هایم ،را نمیبرد پلیدیهایم را ،
بس که سنگین شده ام سیل ها هم طرفم نمی آیند
بی تو من اینم نه کمتر نه بیشتر

دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 11:53
+5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ