یافتن پست: #لحظه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم اشفته
یک لحظه نگاهیست
که هیچ
عطر وبویی
بجز از مهر
دران
داخل نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 19:07
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
برای لحظه های غم

که پرشده زخاطرات

سرود تنگنای دل

به ساز غم رقم زنم

نوای نانوای تووووووو
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 19:05
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میدانی سکوت چیست ؟
آن لحظه که کلمات در دلت طوفانی به پا کرده اند
اما خوب میدانی در امانی در کنج اتاق در آغوش زانوهایت
و خوب میدانی این طوفان هم تمام میشود وقتی اشک هایت ...


(( آهید ))
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 18:53
+1
be to che???!!
be to che???!!

روند فروپاشي بدن انسان در هنگام مرگ چگونه است؟



خبرگزاري دانشجويان ايران- ايسنا

نتايج يك مطالعه جديد نشان مي‌دهد، روند مرگ در موجودات زنده از جمله انسان بسيار كند بوده و از سلولي به سلول ديگر گسترش پيدا كرده و سرانجام تمام بدن را در بر مي‌گيرد.

به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مطالعه [!] روي موجودات زنده بسيار دشوار است و هيچ انساني حاضر به داوطلب شدن در آزمايشي كه سرانجامي جز پايان حيات و مرگ ندارد، نيست.

در حال حاضر بيشتر تحقيقات در حوزه [!] روي كرم‌ها متمركز شده است، چراكه مكانيسم مرگ اين موجودات بطور شگفت‌انگيزي با مكانيسم مرگ پستانداران شباهت دارد.

زماني كه كرم مي‌ميرد، گسترش مرگ در تمام بدن موجود به شكل نور آبي فلورسانت ناشي از نكروز يا مسير مرگ سلولي در زير ميكروسكوپ براحتي قابل مشاهده است و اين مسأله يكي از ويژگي‌هاي قابل توجه كرم‌ها محسوب مي شود.

منبع اين رنگ آبي، مولكولي به نام آنترانيليك اسيد (anthranillic acid) است.

«ديويد جمز» سرپرست تيم تحقيقاتي موسسه بهداشت پيري در كالج لندن تأكيد مي كند: يك مسير شيميايي خود تخريبي كشف كرديم كه باعث انتشار مرگ سلولي در كرم‌ها مي شود؛ اين گسترش (مرگ) به شكل رنگ فلورسانت درخشاني كه در تمام بدن پخش مي شود، ديده مي‌شود.

بطور مثال، فردي كه در بيابان دچار دهيدراتاسيون يا كاهش آب بدن شده است، استرس و تنش ناشي از اين مسأله منجر به شوك و آسيب سلولي و در نهايت مرگ فرد مي‌شود.

كل ارگانيسم در يك لحظه جان خود را از دست نمي‌دهند، بلكه مرگ هر سلول باعث يك واكنش شيميايي شده و در نهايت منجر به فروپاشي اجزاي سلولي مي‌شود.

«جمز» خاطرنشان مي‌كند: با مسدود كردن اين مسير شيميايي، امكان به تأخير انداختن مرگ ناشي از عفونت وجود خواهد داشت؛ اما امكان كند كردن روند مرگ ناشي از افزايش سن وجود ندارد، چراكه پيري باعث مرگ ناشي از تعداد زيادي فرآيندهاي عملكردي به صورت موازي مي شود.

محققان اميدوارند كه در آينده قادر به متوقف كردن فرآيندهاي بيوشيميايي دخيل در گسترش موج مرگ سلول ها و در نتيجه نجات جان فرد باشند.

نتايج اين مطالعه در مجله PloS Bio[!]y منتشر شده است.

دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 08:46
+7
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
@NEGAR1992 واسه دلتنگی های من ...

ب جز تو تکیه گاهی نیست..

خاک..

یعنی خاک بر سر لحظه هایی ک ما...

مال هم نیستیم..


دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 08:34
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

سکوتم را به حساب از یاد بردنش مگذار ، یاد لحظه های با او بودن زبانم را بند آورده !


دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 21:28
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نورسیده نوری
هر چقدر كه سرتو گرم كنی،
هر چقدر كه حواستو پرت كنی ،
هر چقدر كه دور و برتو شلوغ كنی،
باز تو یه لحظه میاد و مچتو میگیره ...
دلتنگــــیو می گم..!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 18:18
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لحظه های بی قراری حتی برای یک ثانیه دوری
یادم هست...یادت نیست
طپش قلب در لحظه دیدار حتی برای هزارمین بار
یادم هست یادت نیست
قبول جدایی برای خوشبختیت
یادم هست یادت نیست
نبودن عشق در تمام لحظه ها
یادت هست................................................یادم نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 18:14
+3
be to che???!!
be to che???!!

يك روز آقا پسرا چطور ميگذره ؟






يك روز آقا پسرا چطور ميگذره ؟ (طنز)






۸ صبح: تو رخت خواب…..

9 صبح: يكم وول ميخوره يه لنگه از پاشو از زير پتو ميده بيرون كفش هاي مارك دارش هنوز پاشه از پارتي ديشب اومده زحمت در آوردنشم نكشيده….

۱۰ صبح: مامان در و باز ميكنه ميبينه پسرش خوابه(الهي مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش كاراي پايان نامه اش رو ميديده گناه داره صداش نكنم يكم ديگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23)

۱۱ صبح: از جا ميپره سمت دستشويي………….(اگه نه كه باز خوابه)


۱۲ صبح يا ظهر: موبايلشو ميبينه ۹۹ تا ميس كال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گيج ميره سونيا - رزا- سارا-بهناز -نازي-ژيلا- الناز- بيتا و………اقدس و شوكت هم آخرياشن اوه باز زنگ ميخوره؟ سايلنت بهترين راه حله!
ميشه يه ساعت ديگه هم خوابيد!

۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابك جان بيدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف مي كنيا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهاي شمشيريت بره ….بابك جاااااان عللللللللللللي (پتو رو ميكشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو ديگه پرتش ميكنه

۲ ظهر: ماماااااااااااااان …..ناهار (چه لوس...اييييييييييي23)

۳ ظهر: مامااااان جورابام كو؟ (پسرا هميشه شلختن051435)

۴عصر: مامااااااااااان ….سوييچ؟؟

۵ عصر: اولين اتو…(مسافركشي صلواتي پسرا بيشتر برا ثوابش اين عمل انسان دوستانه رو انجام ميدن)

۶ عصر: به دستور مامان ميره دنبال آبجي كوچيكه كلاس زبان البته اين كار هم فقط از روي علاقه به خواهر انجام ميده نه براي ديد زني چشم ها مثل چراغ پليس ميگرده كه كسي از قلم نيوفته البته اين كار هم براي نظارت وحس انسان دوستي انجام ميده و فقط كافيه يك پسر ۱۰ ساله بياد بيرون از كلاس خواهر پشت كنكوريشو خفه ميكنه كه ..آره كلاس مختلطه تو هم اين همه كلاس حتما بايد بياي اينجا! حالا باشه خونه حسابتو ميرسم به ليدا بگو بياد برسونيمش دير وقته زشته..(داداش آخه اون كه خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از اين خواهر ها كه درد برادراشونو نمي فهمن نمي دونن برادر جون بيچاره كمك و امداد…)

۷ عصر: ليدا خانم شما تشنه تون نيست آبجي؟ تو چي؟ با يه آب زرشك چطورين؟
(زود خودش ميخوره دوتا هم مياره ميده به خواهرش و ليدا جون سريع راه ميوفته يه ترمز شديد كه ليدا جان نيازمند به دستمال كاغذي بابك آقا هم كه نقشه اش گرفت دستمال حاوي شماره موبايل رو تقديم ميكنه ….)با يه عالمه شرمندگي ليدا كه خشكش زده ترجيح ميده با مانتوش پاك كنه …



۸ غروب: دم خونه ليدا و لحظه فراق ….چه زود دير مي شود….!!!

۹ شب: آقا اين خانم برسونين به اين آدرس با آژانس خواهرو پيچوند…..

۱۰شب: يه مهموني كوچيك طرفاي كامرانيه حيلي خلوت فقط از دور شبيه تظاهرات ميمونه…

۲شب:مادر كجا بودي؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر براي پايان نامه ات زحمت ميكشي ديگه جون نمونده برات بيا يه لقمه غذا بخور جون بگيري؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو ميشه (مادر: الهي مادرت بميره باز بي غذا خوابيد خدا لعنت كنه هر چي دانشگاه بچه هاي مردم اسيرن برا يه درس هر شب تحقيق!!!)





دیدگاه  •   •   •  1392/07/4 - 11:45
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



امنیت دادن به یک زن یعنی:
محکم دستش را گرفتن ...
با دیوانگی هایش زندگی کردن ...
احساسِ زنانه اش را فهمیدن ...
امنیت یعنی:
دستت را که می گیرد ،صورتت را که میبوسد، بداند ناب تر از دست هایِ تو دستی نیست ....
بداند ماندنی تر از نگاهِ تو چشمی نیست ...
بداند برایِ بوسه هایش مرز نمی گذاری، برایِ خنده هایش می خندی، برایِ گریه هایش شانه می شوی ...
بداند برایِ راست گفتن مستی نمی خواهی ...
بداند برایِ لحظه هایِ تنهاییت سیگار نمی خواهی ...




دیدگاه  •   •   •  1392/07/4 - 11:43
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ