یافتن پست: #نشسته

korosh
korosh
گوگل پسره یا دختر؟
خب اون بدون شک دختره
چون اجازه نمی ده یه جمله ای رو کامل کنی
از همون اول شروع می کنه به حدس زدن
و همچنان حدس زدن
لامصب بعضی وقتا حدسایی میزنه
که دهن آدم وا میمونه
مخصوصا وقتی یکی کنارت نشسته باشه...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 19:59
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
گلهاش توی دستش بود,نشسته بود لب جدول
 رفتم نشستم کنارش
 گفتم:برای چی نمیری گلات رو بفروشی؟
 گفت:بفروشم که چی؟
 تا دیروز میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر
 دیشب حالش بد شد و مرد
 با گریه گفت:تو میخواستی گل بخری؟
 گفتم:بخرم که چی؟
 تا دیروز میخریدم برای عشقم
 امروز فهمیدم باید فراموشش کنم…!
 اشکاشو که پاک کرد,یه گل بهم داد
 با مردونگی گفت:بگیر
 باید از نو شروع کرد
 تو بدون عشقت,من بدون خواهرم…!.. 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 00:47
+4
saman
saman
در CARLO
گـیرم که در بـاور تو به خـاک نشــسـتــه ام و سـاقـه هـای جــوانم از ضربه های تبرهایت زخم است با ریشه چه می کنی ؟ گـیرم که بر سـر ایـن بـام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع میزند با جوجه های بنشسته در آشیانه چه می کنی ؟ گـیرم که می زنـی گـیرم که می بُـری گـیرم که می کـشی با رویش ناگزیر جوانه چه می کنی ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 16:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میدونین چشم انتظار به کی میگن؟؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اون کسیه که " روزی حاصل عمرش"با اون هیکل و قد و بالاش"با اون ریش زیباش"با اون نشاط جوونیش"با اون صدای قشنگش"یک جمله بهش گفت و برای همیشه از جلوی دیدگانش رفت:خداحافظ مادر...

و حالا...

و حالا مادر بعد از 30 سال چشم انتظاری"در انتظار حاصل عمرش نشسته"و هر روز چشمش به دم در خونشونه تا استخون های پسرش رو بیارن...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 13:45
+3
be to che???!!
be to che???!!

شب در آسايشگاه

يك خانم بدو بدو مياد پيش فرمانده و ناز و عشوه ميگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتين؟

فرمانده: بله بسيار زياد!

خب حالا واسه اينكه دوباره دوست بشيم بياييد تو آسايشگاه داره سريال فرار از زندان رو نشون ميده، همه با هم ببينيم

فرمانده: بريد بخوابيد!! الان وقت خوابه!!
فرمانده ميره تو آسايشگاه:

وا...عجب بي شعوري هستي ها، در بزن بعد بيا تو

راست ميگه ديگه، يه يااللهي چيزي بگو

فرمانده: بلندشيد بريد بخوابيد!

همه غرغر كنان رفتند جز 2 نفر كه روبرو هم نشسته اند

فرمانده: ببينم چيكار ميكنيد؟

واستا ناخوناي پاي مهشيد جون لاكش تموم بشه بعد ميريم.

آره فري جون؛ صبر كن اين يكي پام مونده

فرمانده: به من ميگي فري؟؟ سرباز! بندازش انفرادي.

سرباز: آخه گناه داره، طفلكي


مهشيد: ما اومديم سربازي يا زندان! عجبا

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 02:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همینجا

كنارم نشسته ای

همه نگاهمان می كنند

بی گمان ما از سیاره ای

دیگریم



و یا شاید عشق را

اینگونه ندیده اند

تو فقط كنارم باش....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 15:58
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سنگ قبر من بنویسـید خسته بود اهــل زمین نبود
نـمازش شــکســته بود بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود
تـنها از این نظر که سـراپا شـکســته بود بر سنگ قبر من بنویســـــــید پاک بود
چشمان او که دائما از اشک شسـته بود بر سنگ قبر من بنویســید این درخت عمری برای هر تبر و تیشه، دســــته بود
بر سنگ قبر من بنویســــــید کل عمر پشت دری که باز نمی شد نشسته بود

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 01:16
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت
این منم چون گل یاس نشستم سر راهت
تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم
اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم
اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده
تو بگو کدام عاشق رنج دوری ندیده اگه عاشقی گناهه
ما همه غرق گناهیم میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم
تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 23:56
+3
ADONIS AVOCAT
ADONIS AVOCAT
واسه حسن ختام امروز میزنیم کانال شعر و شما رو تا دیداری دیگر به خدای مهربون میسپارم!



وقتی نمی شود به تو حتی سلام کرد

باید چگونه با تو شروع کلام کرد؟


این بی تفاوتی به تو اصلا نمی خورد

آیا مرا نگاه تو بیهوده خام کرد؟


وقت ورودت از سر مستی نشسته ام..

چشم تو را ندیده .. هر آن کس قیام کرد!


عشقت قرار بود کمی زخمی ام کند

اما شروع قصه به یک انهدام کرد


حرف من و نگاه تو از کی شروع شد؟

ان لحظه ای که کار دلم را تمام کرد


یک لحظه مهربان شوی آخر چه میشود؟

در حق تو دلم چه به جز احترام کرد؟


چشمم به جرم عشق تو شد متهم ولی

فکری برای عاقبت اتهام کرد!

مهرداد بابایی
آخرین ویرایش توسط ADONIS در [1392/05/11 - 17:11]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 17:08
+4
be to che???!!
be to che???!!

خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شوند:


1-نوک دماغشون قرمز والبته بزرگ می شود وبه دماغ دختر مورد نظر اهانت می کنند.
2-حرف های قلمبه سلمبه می زنند وور ور وهرهر می خندند(که از علائم جنون است)
3-اگر زمستان باشه گلوله برفی به دختر مورد نظر می زنند(که الهی دستشون بشکنه)
4-اگر تابستان باشه بطری اب معدنی شان را سر دخترها خالی می کنند
5-ادعا می کنند که از دختر ها بدشون می اید
اخه می دونید چیه؟ اگر این کارها را نکنند تابلو می شوند راستی برام نتیجه اخلاقی این مطلب را بنویسید یه لب تاب به برنده اعطا خواهد شد.(اگر برنده پسر باشد یه جوراب نشسته هم افزون بر جایزه خواهیم داد)
سازمان شمارش بی نهایتان پسر های محترم(دور از جان)به عدد575790975432780087664یک رقم اضافه کنید وبرای نفر بعدی ارسال کنید
سازمان شمارش اسکول شدگان

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ