یافتن پست: #نشست

peyman
peyman
شبی درالم مستی نشستم گریه ها کردم/برای این دل خسته شبی تاصبح دعا کردم /دعاکردم مهرت از دلم بیرون رود اما/اهسته میگفتم:خدایا اشتباه کردم.img srا
آخرین ویرایش توسط peyman در [1391/01/12 - 22:15]
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 21:31
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تجاوز یعنی تو تاکسی خانوم بغل دستی از نوع نشستن یک مرد
احساس راحتی نکنه
تجاوز یعنی دختری به خاطر ترس از نگاه هرزه یک مردتو گرمای تابستون
مجبور شه مسیری رو بدوه
تجاوز یعنی دوستت دارم گفتنت هزار تا معنی بده
تجاوز یعنی ویران کردن کاخ آرزوهای یک زن
تجاوز یعنی به قیمت عشق زن را با تن سنجیدن
تجاوز یعنی اسمش را دوستی ساده گذاشتی و دختری به نام دل عشقش دانست...
تجاوز یعنی به جرم پاک بودن طرد شدن
بله تجاوز تنها به معنی به زور هم آغوش شدن نیست
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 19:51
+2
reza
reza
چگونه آسمان شوم

که پای لحظه ها ی من

به خاک سرد وبی رمق

هزار بار

بسته شد

ودر تلاطم زمین

درون خاک بی کسی

به گورها نشسته شد

چگونه آسمان شوم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 23:39
+3
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
در MEETING S
من اينك در رواق كهكشانها
در آواي حزين كاروانها
در آن رنگين كمان پير و خسته
در آن اشكي كه بر مژگان نشسته
در آن جامي كه خالي مانده از مي
در آوايي كه برميخيزد از ني
نشاني از تو مي بينم ،
سراغي از تو مي گيرم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 22:40
+7
payam65
payam65
وقتی.....

وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم.

وقتی او تمام کرد

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد

من آغاز شدم.

و چه سخت است.

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است،

مثل تنها مردن !
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 18:31
+1
payam65
payam65
سال ها رفته ز دست

جاي پايي كف درگاه من است

كه نگاهش به نگاهم پيوست

سال ها ميگذرد زان شب و مست

ناشناسي كف اين خانه نشست

نمكم خورد و نمكدان بشكست
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 16:54
+1
payam65
payam65
چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصه اش قد یک دنیا میشه
میره یک گوشه پنهونمیشینه
اونجا رو مثل یه زندون میبینه

غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوایبجنبی پیرت میکنه

وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه
غم میاد یواشیواش خونه دل در میزنه
یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار
توی جنگل لبچشمه می نشستیم من و یار

غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه

میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه
دل این آدما زشت و دیگه زیبانمی شه
اون بالا باد داره زاغ ابرا رو چوب میزنه
اشک این ابرا زیاده
ولیدریا نمیشه

غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
دیدگاه  •   •   •  1391/01/10 - 23:20
payam65
payam65
وقتي که ديگر نبود من به بودنش نيازمند شدم وقتي که ديگر رفت به انتظار آمدنش نشستم وقتي ديگر نمي توانست مرا دوست بدارد من اورا دوست داشتم وقتي اوتمام شد من اغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگي کردن مثل تنها مردن
دیدگاه  •   •   •  1391/01/10 - 20:27
+1
morteza
morteza
الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه
از نظر پدر و [!]ن، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتر از شما بیکار میشینه !
دیدگاه  •   •   •  1391/01/10 - 13:46
+3
M*M
M*M (مسدود)
قد یه دنیا گوشه گیرم / دنیای من دیوونه خونه ست
زنده ام که از عشقت بمیرم / این زندگی کردن بهونه ست
دوست داشتنت از بس قشنگه / چند ساله پلکم جم نخورده
چشمم به در گوشم به زنگه / چند ساله که خوابم نبرده
شاید تو هم چشم انتظاری ازبی قراری بی قراری
شاید تو هم دیوونه ای که دیوونه هارو دوست داری
عشقت غماره این غمارو عمری باید بازنده باشم
از زنده بودن شرمسارو از مردنم شرمنده باشم
امشب شب تحویل ساله باز بی کسی پهلوم نشسته
تنها نمیمونی امشب آروم بگیر قلب شکسته!

حسین صفا
دیدگاه  •   •   •  1391/01/9 - 17:54
+9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ