یافتن پست: #چشم

saman
saman
در CARLO

خب حالا اعتراف کنین...



شما کجای اتوبوس مینشستین؟!؟



:-؟

آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/22 - 14:46]
13 دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 14:46
+7
saman
saman
در CARLO

دنبال یه دخدر خوب ، سر به زیر ، با حیا ، با شخصیت ، چشم و دل پاک و اهل خونواده میگردم...



نه برای ازدواجااااا...



خدا به سر شاهده میخوام ببینم چه شکلیه اصن!



:|

10 دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 13:20
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را
از نگاهش می توان خواند
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
دنیا را ببین... بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!!
بچه بودیم دل درد ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند
بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم ...هیچ کس نمی فهمه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 11:13
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
من آهنگ غریب روزگارم
غمی در انتهای سینه دارم
تمام هستی ام یک قلب پاک است
که آنرا زیر پایت می گذارم
شبی غمگین شبی باران و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد
به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستیم بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 10:56
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
حس میکنم تعریف زیبایی همان چشمان توست
باران نبارد کاشکی چون آسمان چشمان توست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 10:49
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوش دارویی و بعداز مرگ سهراب آمدیی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر مارا مهلت امروزو فردای تو نیست من که یک امروز میهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به نازتو جوانی داده ایم دیگراکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب حجران که یکدم در دوچشم من نخفت
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 19:20
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یاد دارم یک غروب سرد سرد
می‌گذشت ازکوچه‌مان یک دوره گرد
دوره گردم.. دار قالی می‌خرم
دسته دوم،جنس عالی می‌خرم
گر نداری کوزه خالی می‌خرم
کاسه و ظرف سفالیمی‌خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی زد و بغضش شکست
اولسال است و نان در خانه نیست
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟
سوختم،دیدم که بابا پیر بود
خواهر کوچکترم دلگیر بود
بوی نان تازه هوشم راربود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خم شده آن قامت افراشته
دست خوش رنگش ترکبرداشته
مشکل ما درد نان تنها نبود
فکر می‌کردم خدا آنجا نبود
بازآواز درشت دوره‌گرد
پرده اندیشه‌ام را پاره کرد:
دوره گردم ..دارقالی می‌خرم
دسته دوم جنس عالی می‌خرم
خواهرم بی روسری بیروندوید
آی آقا، سفره خالی می‌خری؟؟؟
آی آقا، سفره خالیمی‌خری؟؟؟
اثری از زنده یاد قیصر امینپور
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 19:17
+6
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
یکرنگ که باشی،
زود چشمشـان را میزنی،
خسته میشوند از رنــگــــ تکراریت،
این روزها دوره ی هاست…
{-15-}{-15-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 15:02
+9
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
این پسرایی که قدشون بلنده
چشم ابرو مشــــکین
تــــــه ریش دارن
همونایی که پیرهن چهارخونه میپوشن ...










از همین تریبون آرزوی مرگ دوس دخترشونو دارم:D
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 13:58
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
داداش مرگ من يواش
*
كاش ميشد سرنوشت را از سر نوشت
*
تند رفتن که نشد مردي
چشم انتظارم كه برگردي
*
يا اقدس
يا هيچكس
*
زندگي نگه دار پياده ميشم
آيي بي وفا کجا ميري
اونطرفي که ورود ممنوعه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 22:46
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ