کجا درس میخونی؟
گفتم گرگان مادرجون
گفت: کرمان؟
گفتم: نه گرگان
گفت: کجای کرمان
گفتم: نه گرگان
گفت: گفتی کجای کرمان؟
دیدم زشته تو اتوبوس صدامو ببرم بالا گفتم: آره کرمان
گفت: پس گوه میخوری هی میگی گرگان
ینی مسافرا صندلیارو گاز میگرفتن از خنده (:
بابابیدارشوپاشوبابا باهات حرف دارم توقول دادی بمونی روزای سخت
بامن توخوابی نمیبینی پسرت شکسته پراش فرداشب که اومدی خونه خسته نباش
باشه...منم دنبال دود نمیرم حرفامو گوش کن چرا زودمیگی نه. بیامثل
همیشه یه دنده نباش فکرنکن اون بیرون هنوز قشنگ شباش بیرون گرگ
نباشه آدماش دارن پوستی توفقط یه پدر نیستی واسم دوستی پس
زیربارزندگی خم نشورفیقم بابا میدونی چندوقته خندتو ندیدم گفتی همیشه
خوش باشواما دل به فردا نده دل بده به خداکه ازهمیشه تنهاتره کاش
وقتی مثل همیشه میزنه به سرم بخندی بگی خدابزرگ پسرم بابانخواب
بخوابی فردامثل امروزه بابا ببین چه طوری نسلم داره میسوزه ولی مردم
همه به این نسل سازنده مینازن نمیدونن اونا مادر زخمی این دنیارو
میسازن اون بیرون یه جامه هست که همیشه فلجه تازگیاروسراکثرشون
کلاه کجه بیرون یه جامعه هست که پی جهان مدرنه ولی به موقش با اعتقادعلم
داره حسینه ببین توی خیابوناپرازجونه که بیکارن یامعتادن یا دونبال دارو
خونه تا چشما یخونشونوخونواده نبینه یادزدکی مست کنن چون خلاف قوانینه
باز جنيني ميان زباله هاي شهر رها شد
باز دختري عفتش را به گمان عشق به هوس باخت و زن شد
باز پسري به بهاي يک هوس پدر شد
باز سطل زباله اي در شهر جايگزين آغوش مادر شد
باز پسري به بهاي هوسي آني بار گرگ صفتي و نامردي به دوش کشيد
باز دختري به جرم يک شب يک عمر فاحشه شد
باز پسري به تجربه يک لذت نامشروع به هرزگي خو گرفت
باز جنيني نارس در گوشه اي از شهر تاوان هوس را با جانش داد
و باز کودکي بار حرامزادگی بر دوش کشيد...
در اين شهر چه ميگذرد؟
تاوان اين هوسها را چه کسي ميدهد ؟
پدري هرزه ...مادري فاحشه...يا جنيني بيگناه با جانش؟