امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+2

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 18090
رضا
229 پست
مرد
حالت من: آروم و عادی
ديپلم
ايران
ندارم

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(48 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

برچسب ‌های کاربردی

رضا
رضا
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه همه جا صدای جیغه ، چیزی نیست خوابی عمیقه روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 16:56
+2
رضا
رضا
بعد از ماهها گریه فردا قرار است بخندم... نمی دانی این مدت چه بر من گذشت! گاهی به سرم می زد هر چیز و هرکس را با تو اشتباه بگیرم... گاهی آنقدر به خاطراتمان تلنگر می زدم... که از یاد می بردم نبودنت را... گاهی از زبان تو براي خودم دردل می کردم... گاهی هم آنقدر می خندیدم که گریه ام بگیرد... گاهی به سرم می زد تمام شعرهایم را فراموش کنم... اصلاً میخواستم عشق را جلوي در بگذارم، شاید ساعت نُه که شد...!!! گاهی به ع[!]ایت خیره می شدم... به این اُمید که شاید بهانه اي براي غرورت پیدا کنم... گاهی با خودم قرار میگذاشتم که از خواب بپرم... تا بگویم همۀ اینها خواب بود...؟؟! گاهی بی صدا روي تخت خوابم می نشستم، و به فریاد هاي نکشیده ام گوش می دادم........ خلاصه اش را اگر بخواهی، با همین گاهی ها دوریت را باور نکردم...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 16:10
+2
رضا
رضا
نمی دانی كه دلتنگی چه عطر كهنه ای دارد
نمی دانی كه ياس عشق چه اندوهی به جان دارد
نمی دانی كه اين شوريده عشق
چگونه در صدای سادۀ باران
تو را در خويش می خواند
تو با من باش ..
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 11:43
+5
رضا
رضا
به شب تیره دگر رنگ سحر خواهم زد وندر این خرمن اندوه شرر خواهم زد این دل خسته به دریای سفر خواهم زد از غم هجر تو گر زرد شود چهره من رنگ سرخی به رخ از خون جگر خواهم زد نغمه ساز مرا در دل تو راه نبود بعد از این ساز دگر راه دگر خواهم زد بشوم عاشق و کتمان حقیقت نکنم جار در برزن و در کوی دگر خواهم زد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 11:04
+3
رضا
رضا
سلام
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 11:03
+2
رضا
رضا
شبتون خوش وپرستاره
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 21:04
+5
رضا
رضا
کاش میشد به احساس دروغ گفت کاش میشد به این دل تشر زد کاش میشد که دوری نمی بود یا پشت شهر فاصله احساس نمی مرد کاش دنیا کمی مهربون بود کاش که این لطف که این عشق که این حال و هوایم نمیزد پر خود به دریای خیالم نمیرفت سر کوه نمیرفت سر دشت نمیرفت بیابان بیابان نگاهم بیابان صدایم کاش نمیرفت به هرجا هوس کرد کاش که میشد پرد سوی یارم و میبرد معنای فاصله را ز یادم و معنا میکرد برایم وصالش کاش که احساس بمیرد نبیند که سوختم ز عشق نهانش نهانش
دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 20:57
+5
رضا
رضا
ای مه زیبای من آیینه می‌خواهی چه کار؟ بر شب زلف پریشان شانه می‌خواهی چه کار؟ بشکن آن آیینه را در چشم من خود را ببین شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان هستی ام ای که جانم سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! در دل من کاخ داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 20:27
+6
رضا
رضا
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری كه مرا یاد كند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 19:40
+8
رضا
رضا
شب چو بوسیدم لب گلگون او گشت لرزان قامت موزون او
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 19:06
+4