غزل سرا
دسته:فاقد دسته بندی
15 کاربر

76 پست

       
شعرهای قشنگی رو که بلدید اینجا بگیـــد

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

غزل سرا

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 15 کاربر · 76 پست
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
درختها ندانسته کار دست خودشان می دهند...
نمی دانند که این قطور شدن های بی دلیل،
اگر باد را نا اُمید کند ...
هیزم شکن را حریص تر میکند...!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 17:48
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ئه وین و ئه سرین وئامانج
سه هاوره ی نزیکن
ئه وین ئامانج جوان ده کات
ئامانج ئه وین قایم ده کات
ئه سرین ده باریت
تا ئه وین بمینیت بو ئامانج شیعر بخوینی ...

عشق واشک و آرمان سه دوست نزدیک هم هستند .
عشق آرمان را زیبا می کند
آرمان عشق را محکم می نماید و اشک هم می بارد تا عشق بماند و برای آرمان شعر بخواند .

بهزاد ساوانا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 17:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیگر فرصتی نیست...

سه قدم مانده تا بهشت!


بگو عاشقانه هایت را نترس


چشمانت را رو به زیبایی ها بگشا


هوای بودنت را نفس بکش


دستانت را در مسیر لمس عــــــــشــــــق پرواز بده


نگذار این فرصت اندک را از تو غارت کنند

نازنین دوست فقط سه قدم مانده تا بهشت...!

بهزاد ساوانا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو به احساست بیاموز نفس نکشد

هوای دل ها آلـوده است

اینجا فاصله یک عشق تا عشق بعدی یک نخ سیگار است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 15:51
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاش این زمانه زیر و رو شود / روی خوش به ما نشان نمیدهد
وسعتی به قدر جای ما دو تن / گر زمین دهد زمان نمیدهد
هیچکس برای تصمیم دل / دست دوستی تکان نمیدهد
هیچکس به غیر ناسزا تو را / هدیه ای به رایگان نمیدهد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 18:24
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانه ‌ی تنهایی خود سر بگذارم

از حاصل عمر به ‌هدر رفته ‌ام ای ‌دوست
ناراضی‌ ام، امّا گله‌ ای از تو ندارم

در سینه‌ ام آویخته دستی قفسی را
تا حبس نفس‌ های خودم را بشمارم

از غربت‌ام آنقدر بگویم که پس‌ از تو
حتّی ننشسته ‌ست غباری به مزارم

ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌ روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم

نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت
یک‌ بار به پیراهن تو بوسه بکارم

ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی ‌اش را بفشارم...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 22:58
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هی غریبه...

رو کسی دست گذاشته ای که همه ی دنیای من است...

بی وجدان آنقدر راحت به او نگو عزیزم!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 12:06
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفتـــﮯ " خــودت رــآ جا ـے ِ مــَــن بگـــذار "

گذاشـــتَـم

مــے بینـــے ؟؟

× نرفـتـــه ام ×
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 11:10
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همیشه تاریك می آیی
تكه ای از خوابم می ربایی
و آشفته ترین شب جهان را
در جانم می ریزی!
این گونه بی قرارم مكن !
یك بار با چراغ بیا
چیزی گزیده تر ازخوابم می یابی
رویاهایم
كه در پشت پلك هایم به تماشایت به خواب رفته اند.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/3 - 16:52
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به روی برگ زیبای «گل سرخ»
نهادم با دلی غمگین لبم را
به امیدی که با یاد لب تو –
به صبح آرم به شادی یک شبم را
*
ولی هرچند بوسیدم گلت را
دل تنگم چو غنچه هیچ نشکفت
در آن حالت که گرم بوسه بودم –
گل سرخ تو در گوشم چنین گفت:
*
گل سرخم مخوان ای عاشق مست
که در پیش لب یار تو، خارم
به سرخی گرچه دارم رنگ آن لب
ولی شیرینی و گرمی ندارم//مهدی سهیلی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/2 - 20:32
+2
صفحات: 2 3 4 5 6 پست بیشتر