غزل سرا
دسته:فاقد دسته بندی
15 کاربر

76 پست

       
شعرهای قشنگی رو که بلدید اینجا بگیـــد

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

غزل سرا

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 15 کاربر · 76 پست
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خاتون
از روزگارشون می گویند تنهاترین
از دردشان می گویند عاشق ترین
از احساسشون می گویند آبی ترین
ولی خواب تورا با لباس زیر می بینند نازک ترین
دیدگاه  •   •   •  1392/03/4 - 16:05
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همه جای ای دنیا به یه گوشَت نارست
بندرم رو خو مچرخون از ای چوك بی كَست
آخرش خوب اُمدنست كه دیریا آخر نابو
هیچ كسی بندری و هیچ جا بندر نابو
آخرش خوب اُمدنست كه دیریا آخر نابو
هیچ كسی بندری و هیچ جا بندر نابو
هیچ جا بندر نابو ، هیچ جا بندر نابو ، هیچ جا بندر نابو ، هیچ جا بندر نابو ، هیچ جا بندر نابو ، هیچ جا بندر نابو
دیدگاه  •   •   •  1392/03/4 - 15:54
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مَـردآن هَـم قَلب دآرَنـد ؛
فَقَط صـدآیَش ،
یَـوآش تَـر اَز صـدآی ِ قلَب ِیِک زَن اَسـت ـرد هآ هَـم
دَر خَلوَتشـآن بَـرآی ِ عِشقِشـآن گِریـه میکنُنَـد .
شآیَد نَدیدهـ بآشی ..
اَمـآ هَمیشه اَشک هآیِشآن رآ دَر آلبوم ِ دِلتَنگیشآن قآب میکُنَنـد ..
هَــر وَقت زَن بودَنَت رآ میـ بینَد؛
سینه اَش رآ بـه جلو میدَهَد ،
صدآیَش رآ کلفـت تَر میکُنَـد
تآ مَبآدآ ..
لَرزِشِ دَسـت هآیَش رآ بِبینی ..
مَرد کهـ بآشی
دوســت دآری
اَز نگآه ِ یکـ زَن مَـرد بآشی ..
نهـ بِخآطر ِ زور ِِ بآزو هــآ .. !!
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 19:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در این شب سرد بیدارم و بس دلتنگ توام درگیر قفس
با هر چه صدا با هر چه نفس فریاد از تو ای عشق
من از تو دل نمی کندم تو با من همسفر بودی
کنارت زندگی کردم تو از من بی خبر بودی
جز تو از تو ندیدم ای عشق خاموش یادت فراموش در شب سرد
خاموش ام و سرد با یاد تو من گفتم دل از این بیراهه بکن
نت خسته ام از آواره شدن فریاد از تو ای عشق
"پروانه-مانی رهنما"قبول کنه
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 19:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک جرعه می ز ملک کاووس به است
از تخت قباد و ملکت طوس به است

هر ناله که رندی به سحرگاه زند
از طاعت زاهدان سالوس به است

-------------------
حکیم عمر خیام
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 18:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می آمد
من در این آبادی، پی چیزی می گشتم
پی خوابی شاید
پی نوری، ریگی، لبخندی
من چه سبزم امروز


( به یاد سهراب سپهری عزیز لایک کنید )
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 18:25
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
(▒)(▒)◄!!!...دیدار های ما به بیماری لکنت دچار است...!!!►(▒)(▒)
(▒)
(▒)
(▒)(▒)◄روی ماه تو را خیلی خیلی دور بوسیدم؟!
(▒)(▒)◄نترس...
(▒)(▒)◄نه این کسوف واگیر...
(▒)(▒)◄و نه من ماه
(▒)(▒)◄و نه تو
(▒)(▒)◄هیچکدام صحت نداریم...!
███████████████████████████(▒)(▒)◄آ.ز.ا.د.ه.نیکویی
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 16:58
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خــــدایـــــا ؛




هیـــــچ تنهـــــایــــی رو اونقـــــدر



تنهـــــا نکــن




کــه هــــر بـــی لیــاقتــــی بهش بگه ....




عشقــــــم...
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 16:48
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در خاطری که تویی دیگران فراموشند


بگذار در گوشت بگویم


میخواهمت


این خلاصه ی تمام حرفهای عاشقانه دنیاست
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 16:45
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آنروز که آفتابگردان ها یادشان رفت بگردند به سمت آفتاب
هنوز باد ساقه ی گندم های سبز را می خشکاند
آنروز که فریاد این سوی پنجره ماند و پیچید دور دستانم
و صدایم آنقدر کدر شد که هیچکس نفهمیدش
به دست های یخ زده ام نوید بهارت را داده ام و به انتظار دیدنت هزار سال مانده ام
آری من به انتظار آمدنت هزار سال مانده ام . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/03/3 - 15:23
+3
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر